پروفسور
دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم
اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان
شین میم شین
بخش
دوم
اثبات
حاکمیت پسا انقلابی بورژوازی
سن
سیمون و کومته
ادامه
پیشکش
به
پروفسور
پهلوان پرولتاریا
امیر
حسین آریان پور
(۱۲۹۵
ـ ۱۳۶۸)
25
·
سن سیمون از ایندوستریالیسم (صنعتگرائی)
مبتنی بر سمت و سوی کار و کارآئی به این نتیجه می رسد که می توان مسئله «مالکیت»
را به مثابه مسئله ناچیزی تلقی کرد و در پارانتز قرار داد و «طبقات مفتخور و انگل»
(«بقایای طبقاتی سیستم فئودالی»، کارمندیت و روحانیت و خدمه کلیسا) را به مثابه لکه
ای در آستین ایندوستریالیسم (صنعتگرائی) محسوب داشت و با پیشبرد شرایط علمی ـ
صنعتی و شرایط مبتنی بر کارآئی اجتماعی،
با حمایت منطق رشد اجتماعی، از آستین زدود.
26
·
سن سیمون به همین دلیل، روی هم
رفته، خیلی خوشبین است و می نویسد:
الف
·
«تحت شرایط صنعتی، جامعه بی طبقه ای تشکیل
خواهد شد.
·
جامعه ای که در آن، حاکمیت شخصی
زوال خواهد یافت:
·
حکومت از حاکمیت اشخاص به اداره
اشیاء تبدیل خواهد شد و ملت به اتحادیه تولیدی بزرگ استحاله خواهد یافت.
ب
·
برنامه ریزی تولید و توزیع کالاها
توسط «لایق ترین» و بهترین تکنوکرات ها و علما در جهت رضایت کلیه اعضای جامعه، سازماندهی
خواهد شد:
·
حاکمیت به اداره اشیاء مبدل خواهد
گشت.
·
(تکنوکرات به کسی اطلاق می شود که روندهای تولیدی
و فنی را با تبحر خاصی اداره کند. مترجم)
ت
·
در نتیجه، مبارزه انسان بر ضد انسان
به مبارزه انسان بر ضد طبیعت بدل خواهد شد و ایندوستریالیسم (صنعتگرائی) صلح اجتماعی
را به دنبال خواهد آورد.»
·
(کیس، «مقدمه ای بر تئوری های سوسیولوژیکی»،
ص 237)
27
·
این تحول از دید سن سیمون فقط به
جوامع ملی محدود نخواهد بود.
·
بلکه در مقیاس بین المللی جامه عمل
خواهد پوشید.
·
برای اینکه پیشرفت به مرحله علمی ـ
صنعتی، آزادی، برابری و سعادت همگانی (همه بشری) را به دنبال خواهد آورد.
·
«همبود (اجتماع) جهانی» جای «جامعه بشری» را
خواهد گرفت.
28
·
مارکس در اثر خود تحت عنوان «سرمایه»،
به طرز کاریکاتوریستی نشان می دهد که سن سیمون با خوش بینی خود، حوزه گردش ایندوستریالیسم
(صنعتگرائی) خورده است:
الف
·
«حوزه گردش و یا گردش مبادله کالاها، که در
چارچوب خرید و فروش نیروی کار جریان می یابد، در واقع بهشت حقیقی حقوق بشر مادر
زادی بوده است.
ب
·
تنها چیزهای حاکم در اینجا عبارتند
از
1
·
آزادی
2
·
برابری
3
·
مالکیت
4
جرمی بنتهام (1748 ـ 1832)
فیلسوف، حقوقدان و رفرمیست اجتماعی انگلیس
·
بنتهام
ت
·
آزادی!
·
برای اینکه خریدار و فروشنده هر
کالا، مثلا کالای نیروی کار، به اراده و خواست خود، کالائی را می خرند و می
فروشند.
·
آنها هر دو به عنوان اشخاص آزاد و
برابرحقوق با هم قرار داد می بندند.
پ
·
برابری!
·
برای اینکه آنها به عنوان صاحبان
کالا وارد معامله با یکدیگر می شوند و معادلی را با معادل دیگری مبادله می کنند.
ث
·
مالکیت!
·
برای اینکه هر کس، مالک کالای خویش
است و بس.
ج
·
بنتهام!
·
برای اینکه هر کدام از آندو فقط با
خویشتن خویش سر و کار دارد.
·
تنها قوه ای که آنها را به یکدیگر
پیوند می دهد و میان آنها رابطه برقرار می کند، سود شخصی است.
·
نفع شخصی خاص هر کدام است.
·
منافع خصوصی هر کدام است.
·
به همین دلیل هم هر کدام به فکر
خویش است و نه به فکر دیگری.
·
همه بنا بر هماهنگی پیشاپیش تثبیت شده
ی چیزها و یا ببرکت پیش بینی زیرکانه، فقط به امر مربوط به منافع خصوصی متقابل خود
می پردازند، که ضمنا به نفع عامه مردم است.»
29
·
مارکس در اثر دیگرش، تحت عنوان «گروند
ریسه» می افزاید:
·
«مسئله این است که منافع خصوصی، خود، منافع اجتماعا
تعیین شده است (منافعی است که جامعه تعیین کرده است. مترجم) و فقط در چارچوب شرایط اجتماعا تعیین شده و با
وسایل اجتماعا عرضه شده قابل نیل است.»
·
(مارکس، «گروندریسه، نقد اقتصاد سیاسی»، 1974،
ص 74
کلیات مارکس و انگلس، جلد
23، ص 189)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر