۱۳۹۴ شهریور ۱۶, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (338)

  
پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین

بخش دوم
اثبات حاکمیت پسا انقلابی بورژوازی     
سن سیمون و کومته

پیشکش
 به
 پروفسور پهلوان پرولتاریا
امیر حسین آریان پور
(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸) 

 هنری سن سیمون (1760 ـ  1825 )
مؤسس مکتب فکری اقتصادی ـ اجتماعی علمی موسوم به
سن سیمونیسم
پدر جامعه شناسی علمی و سوسیالیسم اوتوپیکی
از مبارزان جنگ استقلال آمریکا (1706 ـ 1783)
بر ضد انگلیس
از طرفداران انقلاب کبیر فرانسه (1789)
در سال 1794 کم مانده بود که به گیوتین سپرده شود.

·        «به انقلاب پایان دهید!»
·        این فراخوان سن سیمون در اوایل قرن 19 است.
·        (سومبارت، «سن سیمون و کومته»، در اثر ورنر، «مقدمه ای بر جامعه شناسی»، 1955، ص 87)  

1
·        سن سیمون با این فراخوان، انقلاب فرانسه را دستخوش «بحران» تلقی می کند و برای تضمین صعود بورژوازی و پیشرفت اجتماعی که از بورژوازی انتظار می رود، به ختم انقلاب فرا می خواند.  

2
·        سن سیمون برای ختم انقلاب دو شرط تعیین می کند:  

الف
·        شرط اول سن سیمون این است که خروج از «بحران»  با «تغییر کلی سیستم اجتماعی» ضرور (جبری)، به حاکمیت بورژوازی منجر شود.
·        («آثار سن سیمون و انفانتین»، 1865، ص 3)

ب
·        شرط دوم سن سیمون عبارت است از سرکوب هر حرکتی که حاکمیت بورژوازی را به خطر اندازد.  
·        خطر مهیب از دید سن سیمون، خطر پرولتاریا، یعنی طبقه کارگر است که با صنعتی گشتن جامعه بتدریج توسعه می یابد و در مبارزات انقلابی دانش تجربی و سیاسی چشمگیری کسب می کند.
·        (آبندروت، «تاریخ اجتماعی جنبش کارگری اروپا»، 1968، ص 15)

3
·        سن سیمون با خاستگاه طبقاتی اشرافی اش و با دورنمای کلان بورژوائی اش بر آن بوده که می توان بنیان لازم برای ختم انقلاب را به کمک طرح «علم انسانی نوینی» عملی ساخت.
·        (سن سیمون، «خاطرات راجع به علم انسانی»، 1858، ص 336)

4
·        بنظر سن سیمون، «علم انسانی نوین» ـ بر خلاف فلسفه تاریخ اسپکولاتیو (گمانورز)  تاکنونی ـ  باید از دو نظر، «پوزیتیو» (مثبت) باشد:
·        (همانجا، ص 379)    

الف
·        «علم انسانی نوین» از سوئی به عنوان به اصطلاح ضربت بورژوازی بر مالکیت روحانی ـ فئودالیستی، به جامعه و تاریخ به مثابه «قطعه ای طبیعت» می نگرد و بی اعتنا به اراده الهی و موجودات انتزاعی به توضیح «علم الاشیائی» جامعه و تاریخ بر اساس قانونمندی های درونی و نظام آنها می پردازد.  

ب
 جرمی بنتهام (1748 ـ 1832) 
فیلسوف، حقوقدان و رفرمیست اجتماعی انگلیس
از پیش اندیشان فمینیسم، آزادی بیان، حقوق جانوران،
حقوق همجنسگرایان، مخالفت با اعدام

·        «علم انسانی نوین» از سوی دیگر باید با معیارهای عملی ـ سیاسی مطابقت داشته باشد، که از وضع آماجی روند تاریخی بطور اوتیلیتایستی (سودمندی گرائی) پیش تعیین شده، استخراج می شوند.
·        وضع اماجی پیش تعیین شده از سوی بنتهام:
·        «بزرگ ترین سعادت ممکنه برای بیشترین تعداد افراد جامعه»      

5
·        بنظر سن سیمون، پیشرفت عنقریب در جهت نیل به سعادت مورد نظر بنتهام، بیشک سعادت بورژوازی است.
·        ولی ضمنا در خدمت رفاه عامه است و با «علم انسانی نوین» پوزیتیو او انطباق دارد.

6
·        سن سیمون وضع اماجی پیش تعیین شده از سوی بنتهام را تأییدی بر کیفیت «پوزیتیو» (مثبت) «علم انسانی نوین» خود می داند.     

7
·        برای اینکه سن سیمون بر آن است که با «علم انسانی نوین» مبتنی بر «مشاهده»، و «قوانین ثابت» خویش روند و روال توسعه مبتنی بر «قوانین طبیعی» را کشف کرده است که با توجه به انتظام و قانونمندی آنها می توان به توضیح «فاکت های» قابل کشف تاریخ نایل آمد.
·        (همانجآ ص 336
·        سنت میل، «منطق»، جلد 2، 1863، ص 488 )

8
·        روند توسعه از دید سن سیمون در پیشرفت «ضرور» (جبری) روح انسانی است که از مرحله تئولوژیکی به مرحله متافیزیکی و بعد به مرحله علمی ـ پوزیتیو اعتلا می یابد و بدین طریق، سیستم های فکری منطبق با فرم های جامعه را از برده داری تا دولت صنعتی قابل اداره علمی پیش می برد.

9
·        سن سیمون با این طرز تفکر مبتنی بر علم (اجتماعی) پوزیتیو و با این تحلیل از جامعه صنعتی به مثابه نقطه پایانی ضرور (جبری) و ضمنا مبتنی بر قوانین طبیعی تاریخ بشری نمی تواند از موضع ایدئالیستی پا فراتر نهد.  

10
·        این موضع فکری سن سیمون، البته موضعی بورژوائی ـ ایدئالیستی است که روی هم رفته در ورای جهان نگری، جامعه نگری و تاریخ نگری روحانی ـ فئودالی قرار دارد و در مقایسه با دورنمای تئولوژیکی و یا فئودالی ـ قراردادی ـ نظری، دورنمای طبقه بورژوازی انقلابی و قاطعانه ای است.
·         (کون، «پوزیتیویسم در جامعه شناسی»، ص 4)

ادامه دارد.

۳ نظر:

  1. ویرایش::
    «علم انسانی نوین» از سوئی به عنوان به اصطلاح ضربت بورژوازی بر مالکیت روحانی ـ فئودالیستی، به جامعه و تاریخ به مثابه «قطعه ای از طبیعت» می نگرد

    پاسخحذف
  2. باتشکر از شما خواندم وباید اعتراف کنم که بخاطر سپردنش دشوار است

    پاسخحذف
  3. درود بر ناهید.
    همه اش به فکرشان بودیم.
    چقدر شاد شدیم.
    این بحث مطلقا تازه ای است.
    برای ما هم تازگی دارد.
    جامعه شناسی است.
    خیلی زیبا ست.
    ما هم باید اندک اندک واژه های مناسب آن را بیابیم.

    اندیشه را فی الفور نمی توان هضم و جذب کرد.
    زمان می طلبد.
    به تجربه شخصی و یا تاریخی (تجربه دیگران) نیاز دارد.
    واقعا از حضور ناهید شاد شدیم

    پاسخحذف