۱۳۹۴ شهریور ۱۹, پنجشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (2)


تحلیلی از 
فریدون ابراهیمی

ب
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ

·        در این آیه اما ضمنا نفی همه بت های بزرگ و کوچک و به عبارت دقیقتر، نفی همه خدایان زمینی ـ انسانی ـ اجتماعی ابلاغ می شود.
·        در این آیه، فقط و فقط خدای آسمانی ـ انتزاعی، قابل پرستش  اعلام می شود.

·        این آیه به همین دلیل ـ بسان دگم «لا اله الا الله» ـ حاوی و حامل شعارهای متنوع است:  

1
·        این آیه نفی قطعی همه خدایان از اصنام (بت ها)  تا فراعین (فرعون ها)  است. 

2
·        این آیه به همین دلیل، پرچم وحدت صوری، ولی عملا مؤثر و تعیین کننده ی همه مسلمانان است.
·        وحدت تحت پرچم بندگی و وابستگی (عبودیت و تسلیم) است.

3
·        این آیه حامل انضباط نظامی آهنین است که ببرکت آن، امپراطوری های تا دندان مسلح به زیر آورده می شوند.

4
·        این آیه ضمنا لبریز از چپنمائی و عوامفریبی است.
·        برای اینکه زیر پرچم ذلت (بندگی و وابستگی و ازخودبیگانگی و زباله وارگی) اعضای اجتماع و جامعه سلب آدمیت می شوند.
·        به تفاله ی انسان استحاله می یابند.

·        وحدت زباله ها با هم اما فقط می تواند وحدتی توهم آمیز، صوری و ظاهری باشد و نه وحدت اصیل، ماهوی و واقعی.   

5
·        در این آیه، دیالک تیک آه و افیون بهتر از همه جا نمایان می گردد:
·        با این آیه مؤمنین هم بلحاظ صوری، کسی محسوب می شوند (آه)  و هم بلحاظ ماهوی، سلب آدمیت، آزادی و خودمختاری  می شوند (افیون)
·        چون تا درجه بنده و وابسته تنزل می یابند.
·        در حرف تا درجه بندگان خدای آسمانی ـ انتزاعی و در عمل تا درجه بندگان خدایان زمینی و مشخص.

6
·        در این آیه ضمنا خدای واهی به مثابه حامی و مدد رسان واحد و یگانه، ایدئالیزه می شود تا ستمکش از خدایان واقعی (طبقه حاکمه استثمارگر و ستمگر) توقعی نداشته باشد.

·        خصلت ایده ئولوژیکی ـ طبقاتی اسلام را همین جا بهتر از همه جا می توان دید.
·        قطع امید، انتظار و توقع عدالت و انصاف از طبقه حاکمه انگل و ستمگر، ضمن گدائی حمایت و یاری از خدای واهی و کذائی با ژست «عنگلابی»، چپنما و با هارت و پورت.

7
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ
ما را به راهِ مستقيم هدايت فرما   

·        در این آیه، تئوری شناخت اسلام تبیین می یابد:
·        بنا بر محتوای این آیه، انسان خود عاجز از تمیز خیر از شر (راه راست از کژراهه)  است.
·        انسان فی نفسه قادر به شناخت جهان و مافیها نیست.
·        قادربه تمیز راه راست از کژراهه نیست.
·        انسان بنا بر این آیه، بی خرد است.

·        در این آیه، جای خالی خرد، با خدا پر می شود:
·        خدا باید انسان ها را به راه راست هدایت کند.
·        انسان بدین طریق و با این ترفند، عقل زدائی می شود تا خدا عقل کل و مطلق قلمداد گردد.
·        آنچه بظاهر امری طبیعی و پیش پا افتاده جلوه می کند، در حقیقت بدترین توهین به بشریت است.

8
صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ

·        معنی تحت اللفظی:
·        راه کسانی که مشمول نعمات تو شده اند.
·        نه، راه مغضوبین و نه، راه گمراهان.

·        در این آیه، راه راست مطروحه در آیه قبلی، تشریح، تعریف و تصریح  می شود:
·        راه راست، راه بندگانی است که مشمول نعمت خدا شده اند و نه مشمول غضب خدا.
·        یعنی بندگان مطیع و مطلوب و مقبول بنده دار آسمانی ـ انتزاعی و نه، بندگان یاغی و طاغی و انقلابی.

9
صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ

·        در این آیه، خود خدا هم بازتعریف می شود:
·        خدا در این آیه هر دو صفت اصلی اربابان بنده دار را کسب می کند:
·        خدا به مثابه تجسم دیالک تیکی منعم (نعمت بخش) و غاضب (غضبناک) تصور و تصویر می شود.
·        در این آیه محتوای آیه اول این سوره، عملا نفی و رد می شود:
·        خدا مظهر دیالک تیکی از مهر و قهر (نعمت و غضب)  تصویر می شود و نه مظهر مهر مطلق برای مؤمن و ملحد.

پایان

۲ نظر:

  1. آیادرکل جهان نقش خداجیست؟ فکر میکنم از دید معتقدین داوری منضبط وبا انصاف که در داوری عادل ست وپارتی بازی نمیکند هر آدمی که دارای چنین صفاتی باشدبمقام والای خدایی میرسد

    پاسخحذف
  2. خدا همه صفات سلاطین و خوانین را دارد.
    هم مظهر مهر است و هم مظهر قهر
    خدا انعکاس انتزاعی آنها ست
    به همان اسن که درخت انعکاس انتزاعی سرو و صنوبر و غیره است

    پاسخحذف