۱۳۹۴ مرداد ۲۱, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (307)

 
پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

پیشکش
 به 
 امیر نیک آیین 

بخش هشتم
 پایان ماتریالیسم فلسفی در ایراسیونالیسم فلسفی بورژوائی
و اثبات  ضد ایراسیونالیستی ماتریالیسم اسلوبی توسط علمتئوری
ادامه
  
44
 اوتو نویرات (1882 ـ 1945)
فیلسوف و اقتصاددان

·        در آثار رودولف کارناپ، هانس هان، اوتو نویرات و موریس اشلیک که مدتی با نظرات مبتنی بر «تحلیل زبانی تئوری شناخت و تئوری علم» لودویگ ویتگن اشتاین در پیوند بوده اند، تلاش و کوشش قابل توجهی در جهت فرمولبندی فلسفی حقایق امور علمی ـ تجربی (حقایق امور مربوط به علوم تجربی) نمودار می گردد که ببرکت آن، فلسفه ی محدود به تحلیل منطقی دانش علمی را بر ضد متافیزیک و ایراسیونالیسم (خردستیزی) وارد میدان می شود و برنامه مربوط به «علم فلسفه»، «بطور اسلوبی ـ ماتریالیستی» تضمین می شود.  

45
 لودویگ ویتگن اشتاین (1889 ـ 1951)   
فیلسوف
از مراجع پوزیتیویسم منطقی و فلسفه تحلیلی زبان
از فلاسفه بورژوائی واپسین

·        حتی در اثر ویتگن اشتاین تحت عنوان «تراکتوس ـ لوژیکو فیلوسوفیکوس» (بررسی منطقی ـ فلسفی) (به اختصار، تراکتوس) (1921) دیله مای (معضل قرار گرفتن بر سر دو راهی) تقلیل فلسفه به جملات، تصویر و مدل (علوم) طبیعی  آشکار می گردد:   
·        بزعم ویتگن اشتاین، «جهان متشکل از حقایق امور است و نه متشکل از اشیاء و یا چیزها.»
·        (ویتگن اشتاین، «تراکتوس ـ لوژیکو فیلوسوفیکوس» (بررسی منطقی ـ فلسفی) (به اختصار، تراکتوس) (1921)، ص 11)

·        مراجعه کنید به واقعیت امر و حقیقت امر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

46
·        مفهوم حقیقت امر پیشاپیش حاوی مفهوم شناخت است.
·        از این رو، حاصل نهائی این کرد و کار ویتگن اشتاین، حل تاوتولوژیکی مسئله شناخت و اوبژکتیویته (عینیت) است:

·        (توضیح تاوتولوژیکی یعنی «توضیح» چیزی از طریق تعویض واژه:
·        مثال: لخت و برهنه، مترجم)     

الف
·        بزعم ویتگن اشتاین، «تصاویر و حقایق امور را ما خودمان می سازیم.»  


ب
·        «تصویر مدل واقعیت است.»  

ت
·        «هر تصویری، حیقت امری است.»
·        (همانجا، ص 16)

47
·        راهی که ویتگن اشتاین برای خروج از دیله ما (دو راهی) نشان می دهد، به بن بست می رسد:
·        بزعم ویتگن اشتاین، «اسلوب صحیح فلسفه عبارت است از هیچ نگفتن به عوض گفتن آنچه که گفتنی است.
·        یعنی گفتن تقریبا جملات علوم طبیعی که ربطی به فلسفه ندارند.
·        راجع به هر چیز که نمی توان چیزی گفت، باید سکوت کرد.»  

48
·        نتیجه نهائی از قرار زیر است:
·        «فلسفه نه آموزش، بلکه کرد و کار است.
·        نتایج فلسفه، نه جملات فلسفی، بلکه روشن گشتن جملات است.»
·        (همانجا، ص 41)

49
 رودولف کارناپ (1891 ـ 1970)
فیلسوف
از نمایندگان امپیریسم منطقی (نئوپوزیتیویسم)
از فلاسفه بورژوائی واپسین

·        کارناپ در سال 1928، «مسئله واره ها در فلسفه» را مطرح می سازد.
·        در مکتب کارناپ، مشاجره بر سر روانبیگانه و رئالیسم، یعنی مسئله وجود مستقل از ادراک چیزها، یعنی مسئله وجود مستقل از حقیقت امر شعور چیزها در خارج از سوبژکتیویته فرد (یعنی در بیگانگی با روان)، به مثابه مسئله لاینحلی محسوب می شود و مردود دانسته می شود:
·        «علم در رابطه با مسئله واقعیت (رئالیته)  قادر به موضعگیری نیست.
·        علم در رابطه با مسئله واقعیت، نه، قادر به تأیید آن است و نه قادر به تکذیب آن.
·        برای اینکه مسئله واقعیت، بی معنی است.»
·        (کارناپ، «مسئله واره ها در فلسفه. مشاجره میان روانبیگانه و رئالیسم»،  1928، 1966، ص 21)  

50
·        بزعم کارناپ، «ایدئالیسم و رئالیسم نه استنباط و درک نادرست، بلکه استنباط و درک بی معنی اند.»
·        (همانجا، ص 63)
  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر