۱۳۹۴ مرداد ۱۷, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (304)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

پیشکش
 به 
 امیر نیک آیین 


بخش هشتم
 پایان ماتریالیسم فلسفی در ایراسیونالیسم فلسفی بورژوائی
و اثبات  ضد ایراسیونالیستی ماتریالیسم اسلوبی توسط علمتئوری
ادامه

18
 ارنست هکل (1834 ـ 1919)
جانورشناس، فیلسوف و آزاداندیش آلمانی
او تحقیقات داروین را در آلمان معرفی کرد.
 تئوری منشاء انسانی خاص خود را توسعه داد.

·        قاطع ترین طرح دنیوی راسیونال ـ بورژوائی را ارنست هکل در اثر خویش تحت عنوان «بررسی های همه فهم راجع به فلسفه مونیستی» توسعه می دهد که در سال 1899 تحت عنوان «معمای جهان» ـ با حمایت انجمن مونیست ها ـ تأثیر خارق العاده ای در محافل بورژوائی ترقی خواه به جا می گذارد.   

19
·        این طبیب و جانورشناس در سنت علوم طبیعی ماتریالیستی قرار داشته و روشنگری عمومی خلق را وظیفه جهان بینانه تعمیم دانش علمی می داند.
·        او با آماج گزاری ضد مذهبی می کوشد تا تئوری منشاء انسانی داروین را اشاعه دهد و مردم را بر ضد هر نوعی از ایدئالیسم فرا می خواند.

20
·        هدف اصلی اوعبارت است از حل تضاد غیر طبیعی و فاسد میان علم و فلسفه.   
·        (ارنست هکل «معمای جهان. «بررسی های همه فهم راجع به فلسفه مونیستی» 1961، ص 6)

21
·        بنظر ارنست هکل، دانش تجربی و تفکر، «اسالیب برابر حقوق اند و مکمل یکدیگرند.»
·        (همانجا، ص 29)

22
·        «مونیسم محض» هکل، نه با ماتریالیسم نظری یکسان است که منکر روح بوده و جهان را در مجموعه ای از اتم های بی جان منحل کرده بود و نه با اسپیریتوئالیسم (ایدئالیسم) نظری یکسان است که منکر ماده بوده و جهان را فقط به مثابه مجموعه ای از انرژی ها و یا قوای غیر مادی طبیعی می دانست که بلحاظ مکانی منظم اند.»   
·        (همانجا، ص 31)

23
·        هکل به قصد مرزبندی با دوئالیسم به فرمولبندی «تئوری شناخت مونیستی» بر اساس مفهوم جوهر مبادرت می ورزد که در برگیرنده وحدت ماده و روح است:

الف
·        «شناخت نه معجزه، بلکه جریانی طبیعی است.»  
    
ب
·        «شناخت به مثابه روند طبیعی تابع قانون عام جوهر است.»
·        (همانجا، ص 487)   

24
·        «مونیسم هیچ جوهری را برسمیت نمی شناسد که فاقد احساس باشد.»
·        (همانجا، ص 506)   

25
·        وارونه این اصل که هکل برسمیتش می شناخت، مونیسم را به ماتریالیسم متهم می کند.
·        نئوکانتیانیستی به نام ادیک با شعار «کانت بر ضد هکل» مونیسم را مورد حمله قرار می دهد.

26
·        دکترین هکل به سبب افکار تکاملی اش بر ضد دگماتیسم علوم طبیعی (1906) و به سبب پیگیری و قاطعیتش در جهان بینی ضد مذهبی، به عنوان دکترین خطرناک برای اخلاق، دولت و جامعه مورد حمله قرار می گیرد:

الف

·        دولت پروس در دهم ماه مه 1907 بحثی راجع به هکل و انجمن مونیستی آلمان به راه می اندازد.

ب
·        در این بحث، یوهانس راینکه ـ نئوویتالیست پروتستان و استاد دانشگاه شهر کیل آلمان ـ به آنالوژی (قیاس) «طرز رفتار سوسیال ـ دموکراسی در عرصه های اقتصادی» و عملیات برانداازنه مونیست ها «در عرصه معنویات» اشاره می کند:

1
·        «مونیسم در زمینه آزادی استفاده از علم تخلف کرده است.
·        برای اینکه بینش مبتنی بر مونیسم هکلی گرده ی علم حقیقی را      زیر یوغ غیرعلمیت قرار می دهد.»

2
·        «مونیسم ماتریالیستی هکل به معنی سقوط در بربریت است.»
·        (اشمیت، «انجمن مونیستی آلمان و دولت پروس»، 1907، ص 19، 22، 25)

27
·        مدل های راسیونالیته علمی مبتنی بر علوم طبیعی قابل مقایسه با مونیسم در این دوره نادر و کمیاب نبوده اند.
·        از آنجمله است، انرژتیسم ویلهلم اوستوالد.
·        (ویلهلم اوستوالد، «پژوهش و فواید»)

28
·        در این دوره به نیت روشنگری رشته های علمی زیر به عنوان مبانی نظرسازی سوسیالیستی خلق به خدمت گرفته می شوند:

الف
·        ستاره شناسی ماتریالیستی  

ب
·        معارف اوولوسیونی ـ نظری

ت
·        معارف آنتروپولوژیکی  

پ
·        معارف علوم منفرد  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر