۱۳۹۴ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

دین (مذهب) (1)


پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور
برگردان شین میم شین
  
·        دین (مذهب) در واقع، به معنی گرامیداشت، وعده ی مقدس و ستایش است.

1
·        دین و یا مذهب فرمی از شعور اجتماعی با خصلت جهان بینانه است.

2
·        خودویژگی دین و یا مذهب، عبارت است از انعکاس مخدوش و وارونه طبیعت و جامعه در آئینه ضمیر انسان ها.
·        آن سان که منشاء پدیده های طبیعی و اجتماعی در علل و اهداف ماورای طبیعی و ماورای اجتماعی دانسته می شود.

3
·        پدیده های طبیعی و اجتماعی نیز بمثابه روندها و قوای ماورای طبیعی و ماورای اجتماعی تصور می شوند.
·        قوای ماورای طبیعی و ماورای اجتماعی ئی که انسان ها وابسته و سرسپرده آنها قلمداد می شوند و برای جلب رضایت شان، باید به انجام اعمال معینی (عبادت، اطاعت، قربانی، ستایش، مراسم مذهبی و غیره) بپردازند.

1
علل معرفتی دین و یا مذهب
  
·        علل معرفتی دین و یا مذهب، عبارت است از پا فراتر گذاشتن فکری از سدهای معرفتی که شرایط تولیدی و زندگی در مقابل درک عینی پیوندهای واقعی طبیعت و بویژه جامعه برپا می دارند.
·        این پا فراتر گذاشتن فکری توسط قوه تخیلی صورت می گیرد که عواطف و احساسات (احساس ترس، عجز، سرسپردگی، وابستگی، سپاسگزاری و امثالهم) به کار می اندازند.
·        دین و یا مذهب، ضد علم و شناخت علمی است و بلحاظ محتوای جهان بینانه با ایدئالیسم عینی پیوندی تنگاتنگ دارد.

2
علل اجتماعی دین و یا مذهب
  
1
·        علل اولیه اجتماعی تعیین کننده دین و یا مذهب در سرکوب توده های خلق و در نادانی آنها در جامعه طبقاتی نهفته است.

2
·        طبقات حاکمه در جوامع طبقاتی، دین و یا مذهب را برای تحکیم فکری و نهادی حکومت و قدرت خویش و برای فلج کردن فعالیت انقلابی توده های تحت ستم به خدمت می گیرند.

3
·        جانشینی دین و یا مذهبی بوسیله دین و یا مذهب دیگر در تاریخ با پیشرفت هائی در فرهنگ مادی و معنوی خلق ها و با تحولاتی در نظام های اجتماعی پیوند ناگسستنی داشته است.
·        نظام های اجتماعی ئی که جهان تصورات مذهبی باید خود را با آن دمساز کنند.

4
·        در روندهای تاریخی معینی، جنبش های اجتماعی و سیاسی مترقی نیز حامل تصورات مذهبی نوینی بوده اند و مبارزه جریانات مذهبی بر ضد یکدیگر نیز ـ چه بسا ـ بر بنیان تضادهای اجتماعی و سیاسی صورت گرفته اند.

5
·        این حقایق امور اما در ماهیت دین و یا مذهب بطورکلی تغییری پدید نمی آورند.

6
·        علل دین و یا مذهب تنها پس از امحای استثمار انسان بوسیله انسان، پس از استقرار جامعه بی طبقه کمونیستی و پس از امحای بقایای جامعه طبقاتی، بطور قطعی از بین خواهند رفت.

7
·        با توسعه نظام اجتماعی کمونیستی و با اشاعه فراگیر جهان بینی علمی طبقه کارگر، یعنی ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی، دین و یا مذهب از زندگی جامعه رخت برخواهد بست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر