۱۳۹۴ خرداد ۲۴, یکشنبه

دموکراسی و کاپیتالیسم (7)


پروفسور دکتر فرانک دپه 
دموکراسی و کاپیتالیسم  
(تأملاتی در زمینه رابطه ای مسئله زا) 

برگردان میم حجری
  
فصل چهارم
بحران و دموکراسی

·        بحران دموکراسی که امروزه ورد زبان ها ست، در وهله اول، در رابطه با واپس راندن و واپس ستاندن عناصری از دموکراسی است که ببرکت اجتماعگرائی دولتی در واپسین ربع قرن بیستم مشروعیت یافته بودند.

1
·        بحران دموکراسی ـ به مثابه بحران سهیم بودن و بحران مشروع بودن ـ خود را نه فقط در به اصطلاح «دلزدگی مردم از سیاست»، بلکه همچنین در کاهش ایمان مردم به  «طبقه سیاسی و در جذابیت سمتگیری های ارزشی ضد دموکراتیکی» نمایان می سازد.

2
·         نئولیبرالیسم ـ قبل از همه ـ عناصری از انتگراسیون اجتماعی را زیر علامت سؤال قرار داد که از سوی دولت رفاه مدرن به مثابه تأمین های اجتماعی جهانشمول (یونیورسال) و بمثابه حقوق شهروندی قلمداد می شدند.

3
·        نابرابری اجتماعی و عدم تأمین اجتماعی برای نئولیبرالیسم بمثابه گشتاورهای ایدئولوژیکی عمل می کنند که به ارتقای راندمان کار فردی و آمادگی انسان ها به تن در دادن به فرامین بازار تبلیغ می شوند.

4
 کولین کراوچ
مؤلف کتاب موسوم به پسا دموکراسی

·        بنظر کولین کراوچ، تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی، شرایط لازم را برای موفقیت این سیاست  (سیاست انحلال طبقه کارگر و ارگان های نمایندگی آن، سندیکاها و احزاب کارگری)  پدید آوردند.

5
·        بدین طریق، زیر پای کورپوراتیسم ـ به مثابه فرم سیاسی مسلط در دموکراسی های دولت های رفاه ـ خالی شد.

6
·        «پسا دموکراسی» ـ به قول کولین کراوچ ـ به «پدیده ای اطلاق می شود که در آن، قواعد فرمال دموکراسی (انتخابات، پارلمان ها) حفظ می شوند، ولی تناسب قوا و میزان اختیارات تصمیمگیری به نفع نخبگان اقتصادی تغییر می یابند.
·        مهمترین علت شکست دموکراسی، امروزه در عدم تعادل میان نقش منافع سرمایه و نقش منافع گروه های اجتماعی جامعه است.
·        این امر سیاست را به میدان یکه تازی مجدد نخبگان متحد بدل می سازد و آدمی را به یاد دوره های ماقبل دموکراسی می اندازد.»

7
·        به همان اندازه که این تحول صورت می گیرد، به همان اندازه هم تضادها و میدان های تنش در رابطه دموکراسی و کاپیتالیسم آشکارتر نمایان می گردد.

8
·        افزایش نابرابری اجتماعی در ابعاد بین المللی تنش هائی را ایجاد می کند که می توانند برای قدرت نخبگان خطرناک گردند و روندهای بحران اقتصادی عصر حاضر را شدت بمراتب بیشتری ببخشند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر