۱۳۹۴ تیر ۲, سه‌شنبه

سیری در پژوهشی از شفیعی کدکنی راجع به شعر و شاملو و «شعرا» (2)


ویرایش و تحلیل از 
یدالله سلطانپور  

·        همان کاری که آیندگان بی ‌رحمانه می ‌کنند.
·        شفیعی کدکنی در بخش دیگری از همین نامه درباره لزوم شناخت احمد شاملو می ‌نویسد:

1
·        «حق این است که شاملو را برای نسل جوان امروز باید «تجزیه» و «تحلیل» کرد.

2
·        ممکن است در این تجزیه خیلی از محسنات او تبدیل به نقاط ضعف شود.
·        ولی به هر حال، از این کار گزیری نیست.

3
·         این کار را آیندگان با بی ‌رحمی خواهند کرد.

4
·        اگر جوانان امروز بدانند که شخصیت ادبی آقای شاملو چگونه تشکیل شده است، هرگز این گونه عمر خود را صرفِ شعر، آن هم شعرِ این‌ طوری - که در روزنامه‌ ها می ‌بینیم - نخواهند کرد.

5
·        تو بهتر از هر کسی می ‌دانی که آنچه ا. بامداد یا احمد شاملو را می ‌سازد اگر به صد جزء تقسیم شود، پنجاه تا شصت درصدش ربطی به شعر ندارد.

6
·         این شهرت و اعتبار نتیجه پنجاه شصت سال حضور مستمر در روزنامه‌ ها ست.

7
·        مدتی حزب توده او را بزرگ می ‌کرد، بعد سلطنت ‌طلب ‌ها، بعد چریک ‌ها، ‌حالا هم همه ناراضیان از اوضاع کنونی.

8
·        و این بزرگ کردن ‌ها به هیچ وجه صد در صد به شعر او مربوط نیست، مربوط به موقع‌ شناسی او ست و به قول خودش - با الهام از تعبیری از مایاکوفسکی - «سفارش زمانه» را پذیرفتن.

9
·        نه اخوان، نه فروغ، نه نیما، نه سپهری، هیچکدام این طوری سفارش زمانه را نتوانستند بپذیرند.

10
·        در تهران که بودم، یکی از دانشجویان علوم اجتماعی صد شماره مجله "آدینه" را برای یک مطالعه فرهنگی، تحلیل کامپیوتری کرده بود.

11
·        می ‌گفت:
·         در این صد شماره، در تمام شماره‌ ها - جز چند مورد استثنایی - نام شاملو آمده است و در تمام موارد با القابی از نوع «شاعر بزرگ مهین ما»، «شاعر بی‌ همتای» ... عناوینی که الان به یادم نمانده و راست می ‌گفت.
·        عکس ‌ها و تفصیلات و اخبار درباره او.

12
·        اما در همین صد شماره اسم نیما و اخوان و فروغ فقط نیما و اخوان و فروغ هستند بدون هیچ‌ گونه صفت و به قول فرنگی ‌ها اپیتتی

13
·         اما او همیشه با عنوان شاعر بزرگ قرن، شاعر بزرگ میهن ‌مان و...

14
·        این‌ تنها "آدینه" نیست.

15
·        از روزنامه ‌های حزب توده این گونه تبلیغات برای او شروع شد تا در "فردوسی"‌ های آن سال ‌ها که در روی جلد لقب «جاودانه مردِ شعر» به او دادند.

16
·        پنجاه سال شب و روز، در وسیع ‌ترین نشریه ‌های سیاسی و فرهنگی،‌ درباره شاطر عباس صبوحی اگر تبلیغ شده بود، حالا جایزه نوبل را به اولاد و احفادِ شاطر عباس می‌ دادند، شاملو که جای خود دارد.

17
·        می ‌بینی که از صد جزء سازنده شخصیت او، چهل پنجاه درصدش که مربوط به شعر او ست با چه ضمایمی همراه شده است تا به این حد رسیده.

18
·        آن شصت درصد یا پنجاه درصد دیگر عبارت است از سردبیر ده‌ها نشریه داخل و خارج مملکت بودن:

الف
·        از "سخن نو" پنجاه سال پیش تا "آشنا" و "خوشه" و "کتابِ هفته" و "کتابِ جمعه" و "ایرانشهر"

ب
·        و از نویسنده "کتاب کوچه" بودن تا...

ت
·        و از مترجم «پا برهنه‌ها» و شعرهای «لورکا» و «آراگون» بودن تا...

پ
·        و از داشتن آن صدای گرم و سوخته ‌ای که شعرهای خودش را و نیما و مولوی و خیام و حافظ را بخواند و در هر خانه روشفکری نواری از او موجود باشد

ث
·         و از درگیری ‌های ادبی او با خانلری و نادرپور و... تا درگیری با سعدی و فردوسی و انکار شاعری آنان.

19
·         اینها آدم را شاعرتر نمی ‌کند ولی مشهورتر که می ‌کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر