۱۳۹۴ خرداد ۱۲, سه‌شنبه

دموکراسی؟ سخن از کدامین دموکراسی است؟ (13)


ولادیمیرو گیاچی
 برگردان  یدالله سلطانپور

بخش پنجم
جمعبندی
آزاد سازی دموکراسی از دست گروگانگیران

 کانفورا لوچیانو (1942)
فیلولوگ کلاسیک (ایتالیا)
پروفسور فیلولوژی یونانی و لاتینی در شهر باری
عضو کمیته علوم سنن کلاسیک، (بوستون)
 عضو انجمن گرامشی (روم)
 مؤلف آثار متعدد
اثر او تحت عنوان  
«تاریخ مختصر دموکراسی»
در اواخر سال 2005 میلادی منتشر شد
و جنجالی در محافل آلمانی برانگیخت.

1
·        لوچیانو کانفورا در نوشته خود تحت عنوان «انتقاد از حرافی های دموکراتیک» می نویسد:
·        «سیستم معتبر به اصطلاح دموکراتیک حاکم در ایالات متحده آمریکا و اروپا از خیلی نظرها به سیستم حاکم در آتن یونان باستان شباهت دارد.
·        آنجا هم برگزیده ای از قشر تاجر و یا صنعتگر زمام امور را بدست داشت و هر از گاهی از مردم می خواست که انتخابش کنند.»
·        (کانفورا، «نقدی بر حرافی های دموکراتیک»، 2002، ص 36)

2
·        آیا نظر کانفورا کشف جسارت آمیزی است؟
·        به هیچوجه من الوجوه!
·        فقط کافی است به پارلمان ایتالیا نظری بیفکنیم:

الف
·        در دو سالن پارلمان ایتالیا فقط دو کارگر صنعتی یافت می شوند، که نماینده 31 در صد کلیه کارگران ایتالیا محسوب می شوند.

ب
·        در حالیکه 122 وکیل مدافع، 55 خبرنگار، 51 پزشک، 14 مشاور مالیاتی و الی آخر وجود دارند.
·        (برونو کساتی، «مارکسیسم امروز»، شماره 3، 2004، ص 44)

3
·        بحران دموکراسی که بحران «دموکراسی نمایندگی»، به معنی محدود کلمه نیز است، برای سیاست شناسان رمز و رازی نا شناخته نیست.

4
·        تصادفی نیست که کولین کراچ برای تعریف اوضاع و احوال حاکم، از مفهوم «پسا دموکراسی» (ما بعد از دموکراسی) استفاده می کند.

5
·        ما امروز با این خطر مهیب مواجهیم، که «جنگ بی پایان»، ما را به قهقرای استبداد نیرومندی سرنگون سازد.

6
·        درسی که از سال های 20 و 30 قرن بیستم می آموزیم، حاکی از آن است که بحران دموکراسی نمایندگی می تواند به روی کار آمدن رژیم های استبدادی و خودکامه منجر شود.
·        رژیم های خودکامه ای که رسانه های گروهی را در انحصار و اختیار خود داشته باشند و از آن به عنوان تکیه گاهی استفاده کنند.

7
·        سلطه بر دستگاه های تبلیغاتی و تخریب شعور مردم را نازی های هیتلری به ارث گذاشته اند که امروز بمراتب کاملتر، عمیقتر و پهناورتر شده است.

8
·        کشتار و قلع و قمع بیرحمانه در فلوجه عراق را به یاد بیاوریم، که در «عصر اطلاعات»، مردم جهان عملا حتی عکس واحدی از آن ندیدند.

9
·        اگر امروز 59 درصد مردم ایالات متحده صدام حسین را مسبب حوادث 11 سپتامبر می دانند، دلیلش بی شک این نیست که آنها دچار مالیخولیای خود به خودی شده اند.

10
·        چگونه می توان در محیط نگرانی آوری از این دست، کلمه «دموکراسی» را بر زبان راند؟

11
 اسلاوژ ژیژک (1949)  
اسلوانیا (یوگوسلاوی سابق)
فیلسوف، منتقد فرهنگ و روانکاو
  پسا اسروکتورالیست

·        ژیژک استراتژی ظاهرا رادیکالی را پیشنهاد می کند.
·        بنظر او مفهوم «دموکراسی»، امروز «به سبب سوء استفاده رایج از آن، به مفهومی بی آبرو و رسوایی بدل شده است و همان بهتر که آن را به دشمن واگذاریم.»

12
·        ژیژک می پرسد:

الف
·        «تصمیمگیری در باره مسائل تمام ارضی از سوی کی، چگونه و کجا صورت می گیرد؟

ب
·        آیا درمیدان شهرها با شرکت فعال اکثریت مردم؟

ت
·        اگر پاسخ به این پرسش مثبت باشد، آنگاه فرق زیادی نمی کند، که ما تحت رهبری یک و یا چند حزب باشیم.

پ
·        اگر پاسخ به این پرسش منفی باشد، آنگاه دیگر فرقی نخواهد داشت، که ما در یک سیستم با دموکراسی پارلمانی زندگی کنیم و یا در یک سیستم مبتنی بر آزادی های فردی.»
·        (ژیژک، «المانیفستو»، 31. 11. 2004)

13
·        حق با او ست، ولی مسئله این است که چرا ما باید موضع خود را بنا بر معنی علیلی از دموکراسی تعیین کنیم که امروزه ایدئولوژی حاکم به ما تحمیل می کند؟

14
·        چرا ما باید به این ایدئولوژی تمکین کنیم؟

15
·        آیا وقت آن نیست که ما مفهوم کاملتر و فراگیرتری از دموکراسی عرضه کنیم و ضمنا هم تناقضات و توخالی بودن طرح رایج از دموکراسی را افشا و رسوا کنیم و هم روشن سازیم که شرایط مشخص در «دموکراسی های اروپائی»، حتی از نقطه نظر همین طرح بی محتوای رایج از دموکراسی از زمین تا آسمان متفاوت اند؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر