۱۳۹۴ خرداد ۲۳, شنبه

جهان بینی محمد زهری در آئینه آن و این (113)


محمد زهری
( ۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون

عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        محمد زهری در این بیت، اولا دیالک تیک سیستم و طبقه حاکمه را، به شکل دیالک تیک عفریته و آنان بسط و تعمیم می دهد.
·        به همین دلیل سیستم (عفریته) به شکل مفرد و طبقه حاکمه به شکل جمع فرمولبندی می شوند.

·        حالا، یعنی پس از کشف یکی از چندین دیالک تیک نهفته در این بیت، می توان به شناخت عفریته و طبقه حاکمه نایل آمد.

11
از نوشدارویی که می سازد ز خون های نجیب ما
مرهم نهد بر زخم یک
عفریته ی بیمار،

عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        مشخصات عفریته (سیستم) به شرح زیرند:

الف
·        عفریته و یا سیستم، پیر و فرتوت و فرسوده است.
·        این صفت سیستم حاکی از پایان عمر تاریخی آن است.

·        منظور شاعر این است که سیستم بر لب گور تاریخی اش ایستاده است:
·        خصلت واپسین دارد و نه آغازین.
·        خالی از ظرفیت انقلابی است.
·        سد راه توسعه و پیشرفت اجتماعی است.

ب
·        پیری سیستم ضمنا حاکی از کهنگی و فرسودگی آن از سوئی و حاکی از ضرورت جایگزینی اش با سیستم نو و بالنده از سوی دیگر است.
·        دیالک تیک کهنه و نو را شاعر بطرز بی سر و صدا و  مسکوت به شکل دیالک تیک عفریته و نوباوه، سیستم کهنه و سیستم نو بسط و تعمیم می دهد و برای جانبداری از نو (آلترناتیو انقلابی) موضع می گیرد.

ت
·        عفریته و یا سیستم از سوی دیگر بیمار است.
·        پیری و بیماری عفریته و سیستم حاکی از ایستادن او و آن بر لب گور تاریخی اش است.
·        سیستم حاکم سیستمی است که دیگر حق حیات تاریخی ندارد.
·        عمرش به آخر رسیده و دیر یا زود باید بمیرد و جای خود را به سیستم نو، نیرومند و بالنده دهد.

پ
·        شاعر دیالک تیک ارتجاع و انقلاب را به شکل دیالک تیک پیر بیمار و جوان تندرست بسط و تعمیم می دهد و به جانبداری از سیستم جوان تندرست سنگر می کند و پرچم می افرازد.

·        آنچه از دید کیانوش، تسلیم جلوه می کند، ماهیت مقاومت و پیکار دارد.
·        آنچه یأس و نومیدی جلوه گر می شود، امید عملی است.

·        ما مفهوم «امید عملی» را به تقلید از «خرد عملی» ایمانوئل کانت می سازیم تا با امید انفعالی (بی عملی مبتنی بر انتظار منجی موعود) مرزبندی کنیم.

ث
از نوشدارویی که می سازد ز خون های نجیب ما
مرهم نهد بر زخم یک
عفریته ی بیمار،

عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        مشخصه سوم عفریته و یا سیستم، خصومت آن با توده های مولد و زحمتکش است که شاعر ایده ئولوگ پیشاهنگ آنها ست.

·        سؤال اما این است که چرا عفریته و یا سیستم، دشمن سنتی، قدیمی و دیرین توده های مولد و زحمتکش است و نه دشمن جدید و معاصر و تر و تازه آنها؟

 ج

·        تفاوت شاعر توده با شعرای طبقات اجتماعی دیگر در همین ظرافت های بینشی نیز آشکار می گردد:
·        عفریته و سیستم مورد نظر شاعر توده، دیالک تیکی از تاریخی و مشخص است.
·        دیالک تیکی از همه فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی طبقاتی و فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی مثلا فئودالی است:
·        دیالک تیک سیستم های برده داری، فئودالی و سرمایه داری و سیستم فئودالی و یا بورژوائی مشخص واقعا موجود است.

·        عفریته به همین دلیل دیرین است.

·        به قول برتولت برشت، دو هزارساله است.

د
·        شاعر بدین ترتیب «ما» و یا توده های مولد و زحمتکش را نیز در چارچوب دیالک تیک تاریخی و مشخص معرفی می کند:
·        مثلا دیالک تیک برده ها، رعایا، پیشه وران و پرولتاریا و پرولتاریای مشخص واقعا موجود.

·        شاعر از تضادی تاریخی ـ واقعی ـ عینی پرده برمی دارد:
·        تضادی که در همه فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی شعله ور بوده است:
·        تضاد توده های مولد و زحمتکش با طبقه حاکمه  

12
از نوشدارویی که می سازد ز خون های نجیب ما
مرهم نهد بر زخم یک
عفریته ی بیمار،

عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        راوی با اعلام «من دست شان را خوانده ام، دیری است»، همزمان از چندین نکته اساسی و مهم پرده برمی دارد:

الف
·        اولا از این نکته پرده برمی دارد که چیزهای هستی اجتماعی قابل شناخت اند.
·        و گرنه او نمی توانست با چنین یقین آهنینی از شناخت طبقه حاکمه سخن گوید.

·        این اما بلحاظ جهان بینی به چه معنی است؟  

ب
·        این به معنی برسمیت شناسی اصل مارکسیستی ـ لنینیستی «قابل شناخت بودن واقعیت عینی» است.
·        این به معنی مرزبندی ریشه ای، رادیکال و روشن راوی با تردیدگرائی و ندانمگرائی (اسکپتیسیسم و اگنوستیسیسم)    است.

·        اتفاقا تردیدگرائی یکی از صفاتی است که کیانوش به محمد زهری می دهد.

·        مراجعه کنید به تردیدگرائی و ندانمگرائی (اسکپتیسیسم و اگنوستیسیسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ت
من دست شان را خوانده ام، دیری است.

·        این به معنی دادن پاسخ ماتریالیستی ـ دیالک تیکی به مسئله اساسی فلسفه در عرصه تئوری شناخت است.

·        به مسئله اساسی فلسفه در دو عرصه پاسخ داده می شود:

1
·        اولا در عرصه تقدم و یا تأخر ماده بر روح (وجود بر شعور):
·        کسی که بر تقدم ماده بر روح و یا بر تقدم وجود بر شعور باور داشته باشد، ماتریالیست است.
·        در غیر این صورت، ایدئالیست.   

2
·        ثانیا در عرصه تئوری شناخت (ستون معرفتی ـ نظری فلسفه):
·        کسی که واقعیت عینی را قابل شناخت بداند، یعنی در عرصه تئوری شناخت ماتریالیست باشد، رئالیست است.
·        در غیر این صورت، ایدئالیست است که در رشته های مختلف هنری با عناوین مختلف و متنوع معروف خاص و عام است:
·        ناتورالیسم.
·        سور رئالیسم
·        فرمالیسم
·        استروکتورالیسم
·        پست مدرنیسم
·        رومانتیسیسم
·        و غیره است.

·        طبقه حاکمه بعضی از این فرم های هنری را در البسه فلسفی (جهان بینی) نیز عرضه کرده است.  

پ
من دست شان را خوانده ام، دیری است.

·        راوی ثانیا از خودشناسی و خود آگاهی خویش پرده برمی دارد.
·        او با یقین کامل اعلام می دارد که هم عفریته را دقیقا می شناسد و هم طبقه حاکمه را.

ث
·        راوی در عین حال، دست به روشنگری می زند و از ماهیت سیستم  و طبقه حاکمه پرده برمی دارد.
·        راوی صریحا به افشای توطئه ها و دسیسه های طبقه حاکمه  می پردازد.

13
باشد که تا خوش باور اندرز گو، گیرد
اجرت ز حاجب های قصر فتنه،
مرگ خویش
(حاجب یعنی دربان. فتنه یعنی فریبا، گمراه ساز.)

·        معنی تحت اللفظی:
·        خوشباور اندرزگو، اجرت اندرز خود را از پاسداران قصر فتنه خواهد گرفت و آن مرگ خواهد بود.  

·        سخن راوی در این بیت، متوجه منتقد است.
·        در این سخن راوی، هشدار و بیدارباش و حتی اخطاری برادرانه و روشنگرانه هست.

·        روشنگری رادیکال و ریشه ای همین است:
·        سخن شاعر توده این است که حقیقت عینی از این قرار است.
·        هر تخلفی از این حقیقت عینی، هر خوشخیالی و هر کم بها دادن به آن، منجر به مرگ خواهد شد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر