۱۳۹۴ خرداد ۲۲, جمعه

جهان بینی محمد زهری در آئینه آن و این (112)


محمد زهری
( ۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون

دیدم که در هر عافیتگاهی، کمینگاهی است
تا ـ بر عبث ـ  رنگین کند از
خون ما دیوار

ما را نه با خود می برد سنگ نشان تا شهر
در انتظار ما نشسته جادوی افسون
(حیله، نیرنگ)

سنگ نشان
به سنگ هائی اطلاق می شود
که در راه ها برای نشان دادن فواصل منازل، نصب می شوند.
جای آنها را امروزه تابلوهای ترافیکی گرفته اند.

·        معنی تحت اللفظی:
·        سنگ نشان، نه نشانگر راه نیل به مقصد، بلکه برای انداختن ما به دام جادوی نیرنگ است که چشم به راه است.

1
·        شاعر این بیت را تحت تأثیر نیما سروده است.
·        نشان و نشانه از مقولات مهم در فلسفه نیما ست که باید مورد تأمل و تحلیل دیالک تیکی قرار گیرد.
·        دیالک تیک نشانه و راه، یکی از دیالک تیک های مهم نیما ست:

الف
عابرین، ای عابرین،
بگذرید از راه من، بی هیچگونه فکر.
دشمن من می رسد، می کوبدم بردر.
خواهدم پرسید، نام وهر نشان دیگر.

ب
درخت سیب شیرینی در آنجا هست، من دارم نشانه
به جای پای من بگذار پای خود، ملنگان پا
مپیچان راه را دامن
بخوان ای همسفر با من!

2
ما را نه با خود می برد سنگ نشان تا شهر
در انتظار ما نشسته جادوی افسون

·        محمد زهری در این بیت شعر، دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را به شکل دیالک تیک راه و راهنما (سنگ نشان)  بسط و تعمیم می دهد و از وارونگی همه چیز جامعه ی وارونه پرده برمی دارد:
·        سنگ راه که قاعدتا و معمولا باید راهنما باشد و رهرو را به شهر رهنمون شود، در واقع و عملا چاهنما ست.
·        رهرو را به تله و دام افسون جادوگر «هدایت» می کند.

·        برای درک محتوا و مضمون شعر شعرای توده و حزب توده باید تجارب این نوادر روزگار را تجربه کرد:  

3
ما را نه با خود می برد سنگ نشان تا شهر
در انتظار ما نشسته جادوی افسون

·        حریفی در خاطراتش می نویسد که در ایام دانشجوئی به نیت «مبارزه با بی سوادی» به همسایه اش کتابی از محمود دولت آبادی تحت عنوان «اوسنه بابا سبحان» داده بود.
·        «اوسنه بابا سبحان» که جزو کتب ممنوعه نبود.
·        سنگ نشان بود و سمت و سو و فاصله و غیره لازم برای رسیدن به شهر باسوادی بود.
·        در هر کتابفروشی هم خرید و فروش می شد.
·        ساواک ولی پس از 5 سال، حریف را به جرم تبلیغ مرام شوروی بازداشت کرده بود و زجرکش.

·        فقط پس از تجربه چنین تجاربی، می توان محتوای معنوی این بیت محمد زهری را درک کرد.
·        بی دلیل نیست که کیانوش راجع بدان پرت و پلا می نویسد.
·        کیانوش احتمالا از روشنفکران طبقات اجتماعی واپسین بوده است.

4
 عفریته 
به موجودی بدهیکل و زشت و دیو آسا

اطلاق می شود.

از نوشدارویی که می سازد ز خون های نجیب ما
مرهم نهد بر زخم یک
عفریته ی بیمار،
  
·        معنی تحت اللفظی:
·        تا جادوگر افسون از خون نجیب ما نوشداروئی برای مرهم نهادن بر زخم دیو بیماری بسازد.

·        محمد زهری در این بیت، دلیل تبدیل راهنما به چاهنما را توضیح می دهد:
·        او دیالک تیک وسیله و آماج را به شکل دیالک تیک خون و نوشدارو از سوئی و به شکل دیالک تیک مرهم و زخم از سوی دیگر بسط و تعمیم می دهد.
·        خون نجیب توده ای ها را طبقه حاکمه انگل و مرتجع برای حفظ و توسعه و تحکیم حاکمیت طبقاتی تحمیلی و غیرقانونی و نامشروع خویش می ریزد.
·        طبقه حاکمه با حذف پیشاهنگ، توده را سلب سر می کند  و به غولی بی سر مبدل می سازد تا در نهایت بی سری و بی سرداری دنبال هر عوامفریب با و بی عمامه بیفتد و فاجعه بیافریند.

5
از نوشدارویی که می سازد ز خون های نجیب ما
مرهم نهد بر زخم یک
عفریته ی بیمار،

·        این جنایات فقط خاص ایران نیست، بلکه قضیه همه جا از همین قرار است.
·        کسب و کار ناسیونال ـ سوسیالیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم هم همه جا همین بوده و است و خواهد بود.
·        تحقیر و تضعیف و تخریب و ترور پیشاهنگ و بی سر و بی سردار سازی توده های مولد و زحمتکش.

·        چند نمونه در این زمینه:

الف


·        نمونه اش ترور روزا لوکزمبورگ و کارل لیبکنشت ـ رهبران انقلاب پرولتری آلمان ـ در همرأیی و همکاری با حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان.

ب

·        بازداشت و زجر و شکنجه و قتل دکتر تقی ارانی توسط دستگاه پلیسی رضا شاه 

ت

سرهنگ محمد علی مبشری

·        بازداشت و اعدام و تبعید سرداران و سران و سربازان حزب توده توسط رژیم محمد رضا شاه

پ
·        نابودسازی رهبریت حزب توده توسط ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی 

ث

·        ترور لنین توسط عمال دولت انگلیس
 
ج
 ارنست یوهانس فریتس تلمان 
(1886 ـ 1944) 
سیاستمدار
نماینده حزب کمونیست آلمان در رایشتاگ
(1924 ـ 1929)
رئیس فراکسیون حزب در رایشتاگ
(1925 ـ 1929)
از فعالان تجدید ساختار حزب  و تبدیل آن به حزب طراز نوین
بازداشت به سال 1933 توسط گستاپو
11 سال زندان
تیرباران به دستور مستقیم آدولف هیتلر
(8 اوت 1944)    

·        بازداشت و تیرباران ارنست تلمان توسط  ناسیونال ـ سوسیالیسم

6
عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        معنی تحت اللفظی:
·        عفریته ای که دشمن معاش و معیشت و زیست ما ست.
·        من دست شان را دیر زمانی است که خوانده ام.

·        خواننده کنجکاو دقت مند متوجه گذار شاعر از مفرد به جمع در این بیت می شود:
·        گذار از عفریته (مفرد) به کسانی (جمع) که دست شان را شاعر خوانده است.

·        منظور شاعر از عفریته مفرد و کسان جمع چیست؟ 

7
عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        وقتی گفته می شود که محمد زهری نه شاعری معمولی، بلکه حکیمشاعری طراز نوین است، به همین دلایل است:

8
عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        عفریته مورد نظر راوی، نه عفریته ای تندرست و جوان و معاصر، بلکه عفریته ای پیر و بیمار و دیرین است.

·        چرا پیر و بیمار و دیرین؟

9
عفریته ای کاو دشمن دیرین عیش ما ست
من دست شان را خوانده ام، دیری است

·        برای پاسخ به این پرسش ها باید دیالک تیک هائی را از این بیت استخراج کرد، که محمد زهری بسط و تعمیم می دهد.
·        محمد زهری در این بیت، چندین دیالک تیک مارکسیستی ـ لنینیستی فوق العاده مهم و صرفنظر ناپذیر را بسط و تعمیم می دهد تا دست به روشنگری ریشه ای، رادیکال، انقلابی و علمی بزند:

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر