۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۱, جمعه

سیری در پژوهشی از احسان طبری راجع به خیام و حافظ (۱۴)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
نصرالله آقاجاری

ویرایش و تحلیل از یدالله سلطان پور
 
احسان طبری

بی‌ فايده نيست قبل از ورود در اصل مطلب با نگرشی وسيع‌ تر به طرح اين مسائل در تاريخ اديان و مذاهب بنگريم.


۱
علم المعاد
 در کليۀ مذاهب از بخش‌های عمدۀ اصول عقايد دينی است 
و کليۀ مذاهب از بقاء روح و زندگی آنسوی مرگ 
و رستاخيز مردگان و زندگی صوابکاران در بهشت
و عذاب گناهکاران در جهنّم سخن گفته‌ اند و وعده و عيد بهشت و جهنّم
 را شرط عمدۀ تنظيم اعمال حياتی مؤمن و تسليم او 
به ياسای دين و زمرۀ پيشوايان ديانت دانسته‌اند.

۲
جودانو برونو که خود به سبب آزاد انديشی جسورانه‌ اش 
سرانجام طعمه آتش کشيشان شد نقش باور به پاداش و پادافره اخروی
 را در روح آدمی به اين نحو توصيف می کند:
«با آن‌که جهنمی نيست، با اين‌حال تصور و وهم آن را،
 بدون هر گونه پايه‌ای در واقعيت، واقعی و موثق جلوه گر می‌ سازد.
امری پنداری چهرۀ حقيقت به خود می‌ گيرد و از آنجا مردم چنان رفتار می‌کنند 
که گوئی با واقعيّتی رو به‌ رو هستند و نوعی فشار نيرومند و غلبه ناپذير بر خود احساس می‌کنند.
اعتقاد به جاودانی بودن روح و ايقان به اين‌که اين مطلب بدون ترديد محقق است، شخص را بدانجا می‌رساند که عذاب دوزخ را ابدی بپندارد، تا آنجا که فکر کند روحی که فاقد جسم است، هيئت جسمانی با خويش دارد و به سبب نافرمانی يا تمايلات تعصّب آميز خود، اين روح بی جسم در عِقاب جاويد خواهد بود»

 ۳
تصوّر بهشت به مثابه مرکز آسايش و وفور نعمت 
شايد در آغاز خاطرۀ نوعی سرزمين رويائی ( اوتوپی ) بود 
که در همين جهان وجود داشته و به‌تدريج به جهان ديگر نقل يافته 
و همچنين است تصوّر جهنّم.
خود اين واقعيّت که در اساطير بنی اسرائيل محل هاويه
در درّه «جهنم» واقع در نزديک شهر اورشليم نشان داده شده،
 دليلی است بر اين مدّعا.
لفظ جهنّم نيز از همين نام برخاسته (و محتمل است 
که تعبير«جهنم درّه»در فارسی با اين نکته بی ارتباط نباشد!؟).

۴
ولی اين مفاهيم ناسوتی به‌ تدريج جنبۀ لاهوتی به‌خود می‌ گيرد 
و بعدها در جادۀ تجريد آنقدر پيش می‌ رود که الهّيون پرتستان 
جهنّم را به معنای آلايش وجدان و بهشت را به معنای آسايش آن تعبير کردند.

۵
پوريای ولی می‌گويد:
 
«بهشت و دوزخت با تو ست در پوست
چرا بيرون ز خود مي‌جوئی ای دوست؟»


۶
مقولات مذهب انعکاس پندار آميز مقولات واقعيّت است:
وقتی خداوندی با هيبت و جبروت قياصره و جبابره بر عرش تکيه زند
 ناچار مانند آنها به دستگاه تشويق و مجازات نيازمند است.

۷
کَهَنۀ دين و هيئت حاکمۀ مورد حمايت آنها از اين مقولات پنداری برای لگام زدن بر مردم استفاده می‌کردند.
مردم نيز با قبول اين خرافات به خود دلداری می‌دادند 
که اگر در اين جهان از نعمات محرومند در آن جهان آن اشقياء 
در شعله‌ های دوزخ خواهند سوخت!

۸
نقص عضوی جهانی سرشار از فقر و ستم را اين مقولات پنداری می‌بايست مرتفع سازند!

۹
به قول مارکس:
«مذهب آه انسان ستمديده، روح جهانی بدون قلب ، 
روان يک دوران بلاخيز و بی عاطفه است ...»

۱۰
چنانکه گفتيم در کليۀ مذاهب سخن از دوزخ در ميان است:
در مزدۀ يسنا گفته می‌شود 
که فرشتۀ «گوشوروان» ناظر بر اعمال نيک و بد مؤمنان است 
و اين اعمال را ثبت می‌کند و سپس در روز رستاخيز ا
ين کارنامه در «آکا»يا ديوان عدل مطرح می‌گردد 
و مؤمنان را از «چينوت پهل» يا پل صراط می‌گذرانند، 
نيکان به بهشت ( و هيشته انگهو يعنی جهان بهتر) می‌ روند 
و بدان در دوزخ ( اچيشته انگهو يا دوژ انگهو يعنی جهان بدتر ) در می‌غلطند .

۱۱
در مصر قديم بر آن بودند که همه در محضر خدای بزرگ «ازيريس»و در مقابل قسطاس عدل ( انوبيس ) دادرسی می‌شوند.

۱۲
اگر نکوکار بودند به چمن ازيريس گسيل می‌گردند، 
اگر بدکار بودند عفريتی مهيب آنها را از هم می‌درد.
 و امّا در چمن ازيريس مردگان با جسد خاکی ( کا ) و روح علوی (با ) همراهند.
اگر پس از سه هزار سال جسد خاکی فاسد نشد، 
يعنی بدن مرده موميائی بود 
آنگاه می تواند بار ديگر به‌روی زمين باز گردد.

۱۳
در اساطير يونانی چنين آمده است که آدميان پس از مرگ 
به ديار سايه‌ ها می‌ روند و آنجا که دارالسلطنۀ «هادِس» خداوند تحت الارض است در نزد قاضی بي‌رحم «راد مانت» محاکمه می‌ شوند.
ارواح خبيث در مغاک ظلمانی «تارتار» در می‌غلطند.
جان‌ های نيک و خردمند به باغ خرّم «اليزه »می روند.

۱۴
مسيحيّت در قبول اين اساطير تحت تأثير عقايد بنی اسرائيل است 
که به وجود «شه ئل» ( هاويه ) و بهشت معتقد بودند.

۱۵
الهيّون مسيحی در قرون وسطی توصيفات مهيبی از جهنّم دارند.
از آن جمله متکلّمين به نامی مانند ترتولين و سن اوگوستين و لاک تانسيا 
در اين باره مطالب مشبع نوشته‌ اند.

۱۶
 در عقايد مسيحی از يک پالشگاهی» نيز صحبت شده است 
که به «برزخ» يا «زمهرير» اسلامی شباهت ندارد.
پالشگاه نيز مانند دوزخ است ولی می‌ توان با دادن نذورات 
و پرداخت غرايم رهائی خود را از اين دوزخ موقّت بازخريد!

۱۷
روحانيون مسيحی با شرح و وصف عذاب‌ های حجيم، 
سيطرۀ خود را در جان‌ های مرعوب مؤمنين استوار نگاه می‌داشتند.

۱۸
به قول دنی ديدرو
 ـ ماترياليست بزرگ فرانسوی ـ 
«از فرد مسيحی ترس از جهنم را باز ستانيد، اعتقاد او را باز ستانده‌ ايد»

۱۹
در دين اسلام نيز اسطورۀ بهشت و جهنّم جای مهمّی دارد و در سُور قرآن بکرّات و مرّات از آنها توصيفات شگرف شده است.
در روز محشر که مرد از پدرش و مادرش و برادرش می‌گريزد، خداوند در برابر قسطاس عدل ثواب و گناه بندگان را می‌سنجد.
سپس همگان از پل صراط می‌گذرند.
گناهکاران در جحيم تا حدّ درکات اسفلين آن در می‌غلطند
 و در آن‌جا به عذاب‌ های لرزاننده‌ ای دچار می‌شوند 
و ثوابکاران به بهشت می‌روند و از برکات آن بهره بر می‌ گيرند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر