۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (279)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین
بخش ششم
ماتریالیسم و علوم طبیعی در قرن ۱۹  
ادامه

75

·        وقتی که انگلس در پیشگفتار بعدی بر مانیفست حزب کمونیستی (1844) تفاوت میان انقلاب اجتماعی و رفرم اجتماعی را برجسته می کند، از تسویه حساب «ماتریالیست ها» با «سوسیالیست ها» در سال های 50 قرن 19 پرده برمی دارد.
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 4، ص 588)   

الف

کارل فوگت (1817 ـ 1895)  
عالم علوم طبیعی آلمانی ـ سوئیسی
 

·        ترقی علمی و سیاسی کارل فوگت ـ شاگرد لیبیگ، پروفسور جانورشناسی در دانشگاه گیسن آلمان و ضمنا منتقد مناسبات اجتماعی، سیاسی و ایده ئولوژیکی بورژوائی و از فعالان بوناپارتیستی مخالف جنبش کارگری و کمونیستی ـ از نوسان ماتریالیسم علوم طبیعی و نتایج سیاسی نهایی ممکنه آن پرده برمی دارد.  

ب
·        کارل فوگت که در سال 1848 عضو مجلس ملی فرانکفورت، در سال 1849 نایب السلطنه رایش آلمان و اندکی بعد مهاجر بود، در مشاجره بر سر ماتریالیسم آماج حمله مخالفین ماتریالیسم بود و ضمنا دشمن هار «حزب مارکس» در جنبش کارگری و در عرصه ادبیات بود.
·        (مارکس، «آقای فوگت»، کلیات مارکس و انگلس، جلد 14، ص 385 ـ 386)  

ت
·        معروفترین اثر کارل فوگت تحت عنوان «ایمان کورکورانه و علم» (1855) در دفاع از ماتریالیسم به مناسبت سخنرانی رودولف واگنر در انجمن طبیعت پژوهان گوتینگن آلمان به سال 1854، تحریر یافته است.

پ
·        واندر ردنر ـ مؤلف «آلاچیق باغ»، پروفسور جانورشناسی و زمین شناسی در دانشگاه ژنو ـ به نیت انتقاد آته ئیستی از ایدئالیسم ایراسیونالیستی و مقامات کلیسایی و دولتی، موضع ماتریالیستی می گیرد.  

ث
·        او در تئوری اش راجع به منشاء انسان به نظریات داروین  و در زمین شناسی و پاله اونتولوژی (علم موجودات زنده در جهان باستان) به «علوم ماتریالیستی» مربوط به طبیعت اتکاء دارد.
·        (ج. یونگ، «جهان بینی کارل فوگت. بحثی راجع به ماتریالیسم قرن 19»، 1915)     

ج
·        تشبثات واگنر ـ رئیس شورای دربار آلمان ـ بر ضد انکار ماتریالیستی روح فنا ناپذیر، به نیات سیاسی صورت می گیرند و کارل فوگت با استدلالات ماتریالیستی مبتنی بر علوم طبیعی، استنباطات سیاسی او را به چالش می کشد.
·        کارل فوگت در همرأیی با ویرچو اعلام می دارد:
·        «ما منکر آن نیستیم که دانش حاصل از علوم طبیعی استنتاجاتی را امکان پذیر می سازد که چه بسا به نفع حفظ وضع موجود است.
·        اگرچه کسان دیگری (منظورش «حزب مارکس»  بوده) همان استنتاجات را برای پایان دادن به وضع موجود موعظه می کنند.»  
·        (کارل فوگت، «اطاعت کورکورانه و علم»، دیتر ویتیچ، «فوگت، موله شوت، بوشنر»، جلد 1، ص 637)

ح
·        تبری جستن کارل فوگت از تحولات رادیکال در این سخن او از وضوح خاصی برخوردار است و در اثر او تحت عنوان «دعوی من بر ضد روزنامه آلگماینه (عامیون، توده)» در چالش او با کارل مارکس به سال 1859، راجع به موضع چپگرایانه نسبت به انقلاب 1849، فقط بلحاظ بیوگرافیکی ارزش دارد:
·        فوگت می گوید که او در سال 1848 از موضع علوم طبیعی، «بر آن بوده که به همان سان که در طبیعت همه چیز تنها از طریق انقلاب می تواند صورت گیرد، به همان سان هم انقلاب یک قانون سیاسی است، قانون توسعه و تکامل سیاسی است، قانون پیشرفت است.»
·        (کارل فوگت، «دعوی من بر ضد روزنامه آلگماینه»، خلاصه گزارش، اسناد و اظهارات، 1859، ص 63)  

خ
·        اما آنچه که در سال 1847 در اثر کارل فوگت، تحت عنوان «راجع به وضع کنونی علوم طبیعی توصیفگر» اعتبار داشت، در مشاجره بر سر ماتریالیسم دیگر فاقد اعتبار بود:
·        «اصل انقلاب شامل حال هر توسعه و تکاملی در طبیعت معدنی و آلی می شود.»
·        (فوگت، «راجع به وضع کنونی علوم طبیعی توصیفگر»، ص 41)   

د
·        استدلال فوگت در سال 1855 اما نه روولوسیونیستی (انقلابی)، بلکه اوولوسیونیستی بی غل و غش است.

·        مراجعه کنید به اوولوسیون، روولوسیون (انقلاب)  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر