۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه

جهان بینی محمد زهری در آئینه آن و این (۵۴)

تحلیلی از
ربابه نون

کاش، دل را نرم می کردی،
تا نجوشد اینهمه سرچشمه ی بیداد.
کاش، خون را گرم می کردی،
تا در آمیزد سرود مهر با فریاد.

کاش، انسان، دوست انسان بود
کاش انسان بود.

معنی تحت اللفظی:
 ایکاش دل ها را نرم می کردی تا ریشه بیداد نبخشکد.
ایکاش  خون را گرم می کردی تا سرود محبت با فریاد درآمیزد.
ایکاش میان انسان ها رابطه مبتنی بر دوستی برقرار باشد تا انسان لیاقت انسانی خود را کسب کند.


گره اصلی مسئله هم همین جا ست:
رشد نیروهای مولده به تنهائی رهگشا و مشکلگشا نیست و نمی تواند هم باشد.
چون نیروهای مولده نه به تنهائی، بلکه در پیوند دیالک تیکی با جفت خویش، یعنی در پیوند با مناسبات تولیدی مؤثر واقع می شود.

۱
به همین دلیل عینی و علمی است که محمد زهری بشریت را به پا فراتر نهادن از حد توسعه نیروهای مولده، از حد انقلابات صنعتی و فنی و علمی فرا می خواند.

او مقوله فلسفی (و اقتصادی - سیاسی) مناسبات تولیدی (ساختار جامعه بشری، زیربنای اقتصادی جامعه بشری) را و انقلاب اجتماعی را به شکل مفهوم هنری ـ استه تیکی «نرم کردن دل ها، گرم کردن خون ها و دوستی انسان ها» بسط، و تعمیم می دهد و مقوله هارمونی (انطباق) نیروهای مولده با مناسبات تولیدی را به شکل مفهوم هنری ـ استه تیکی «خشکیدن ریشه بیداد و آمیزش مهر با فریاد.»

۲
 
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی (از خطه ماتریالیسم تاریخی) بسط و تعمیم دیالک تیک محتوا و فرم (از عرصه عام تر ماتریالیسم دیالک تیکی) است و ضمنا قانون اساسی ماتریالیسم تاریخی است.

فقط و فقط در پرتو این دیالک تیک می توان دست به ریشه قضایا برد.
این یکی از مهمترین کشفیات مارکس است که به تز «درک ماتریالیستی تاریخ» معروف شده است.

به عبارت دقیقتر برای بررسی ریشه ای مسائل هر جامعه به بررسی دو دیالک تیک در هم تنیده آن نیاز بی چون و چرا هست:

الف
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی جامعه)

ب
دیالک تیک زیربنای اقتصادی جامعه (مناسبات تولیدی) و روبنای ایده ئولوژیکی جامعه

۳
برای درک فلسفه محمد زهری باید قبل از هر چیز، فلسفه علمی (مارکسیسم ـ لنینیسم) را درک کرد.

به همان سان که با توسعه ی محتوا، یعنی با توسعه مظروف، تغییر درخور فرم، یعنی تغییر درخور ظرف، الزامی است، به همان سان نیز با توسعه نیروهای مولده، تعویض اساسی مناسبات تولیدی و بویژه فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید ضروری است:
محمد زهری این قانون ماتریالیستی ـ تاریخی (قانون متعلق به عرصه ماتریالیسم تاریخی را) به شکل نرم کردن دلها، گرم کردن خون ها و دوستی انسان ها بسط و تعمیم می دهد.


این همان اندیشه و ایده ای است که همسنگر او، هوشنگ ابتهاج (سایه) در مصاحبه ای، به طرز «توسعه و تعالی همه جانبه اعضای جامعه برای تشکیل جامعه کمونیستی» (نقل به مضمون) فرمولبندی می کند.
آنجا که از ایمان خلل ناپذیر خود به سوسیالیسم پرده برمی دارد.

مراجعه کنید به دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی، دیالک تیک زیربنا و روبنا، دیالک تیک فرم و محتوا در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۳
حالا معلوم  می شود که شیون نوری در رابطه با شعر «فاتح»،چه پرت و پلاهایی سرهم بندی کرده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر