۱۳۹۳ دی ۱۹, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (245)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

 بخش چهارم
دیالک تیک ماتریالیسم و ایده آلیسم
در فلسفه کلاسیک بورژوایی ٱلمان
ادامه

27
·        اما از راه حل و یا پاسخ ماتریالیستی در هر صورت پرده برمی افتد که بعدها در روند نفی همزمان هم ماتریالیسم ماقبل دیالک تیکی و هم ایدئالیسم دیالک تیکی صورت خواهد گرفت:
·        اینکه حقیقت (صحت) شناخت ما نه فقط بنا بر معیار انطباق (انطباق نظر بر واقعیت امر مورد نظر) می تواند به محک زده شود، بلکه علاوه بر آن، پراتیک انسانی و اجتماعی معیار حقیقت (صحت نظر، صحت شناخت) است.

28
·        در رابطه دیالک تیکی میان ماتریالیسم و ایدئالیسم، شرایط پارادوکسی پدید می آید.
·        آن سان که دعاوی معرفتی (تئوریکی) به مثابه فرضیه، باید توسط ماتریالیسم فرمولبندی شوند و دعاوی عملی (پراتیکی) توسط ایدئالیسم.

الف
·        انجام هر کاری که در میدان رقابت میان ماتریالیسم و ایدئالیسم، از ماتریالیسم انتظار می رود، به همان سان از ایدئالیسم هم انتظار می رود:
·        ایدئالیسم باید میان شناخت ماورای تجربی  و عینیت شناخت وساطت کند (واسطه باشد.)

ب
·        تکانه های فکری ماتریالیستی را ایدئالیسم به خدمت می گیرد.

ت
·        این تکانه ها در پاسخ (راه حل) ایدئالیسم به مسئله عینیت شناخت، نقش سازنده و تعیین کننده ای بازی می کنند و در طبیعتفلسفه و تاریخفلسفه (فلسفه تاریخ) مؤثر می افتند.

پ
·        البته، ماتریالیسم به این حقیقت امر اقرار نمی کند.

29
 ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض»
نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (نقد خرد عملی)
استه تیک (نقد قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
پرولگومنا (مقدمات)  

·        تلاش کانت در اثر او تحت عنوان «پرولگومنا» (مقدمات)  (۱۷۸۳) در پاسخ به این سؤال که «متافیزیک بطور کلی، چگونه می تواند امکان پذیر باشد؟»، به مرزبندی با «دعاوی ماتریالیسم، ناتورالیسم و فاتالیسم (سرنوشتگرائی)  می انجامد، که عرصه را برای خرد تنگ می کردند.»
·        ( کانت، «مجموعه آثار» (متون دانشگاهی)، جلد ۴، ص ۳۶۳، ۱۹۶۸)

30
 یوهان گوتلیب فیشته (1762 ـ 1814)
یکی از برجسته ترین نمایندگان ایدئالیسم آلمانی

·        از دید فیشته، «کسب و کار ماتریالیست ها در زمینه توضیح اظهارات خرد با توسل به قوانین طبیعی، برای ابد انجام ناپذیر می ماند.»
·        (فیشته، «مجموعه آثار»، جلد ۱ و ۲، ص ۴۲۷، ۱۹۶۵)

31
 فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ (1775 ـ 1854)
فیلسوف و نماینده اصلی ایدئالیسم آلمانی

·        سیستم ایدئالیسم ماورای تجربی شلینگ، در سال ۱۸۰۰ در رابطه با «تشکیل مفهوم ماده و خودآگاهی مبتنی بر تقدم وجود بر خودآگاهی» که بطور کلی فقط با عقبگرد لایتناهی قابل توضح است»، دگماتیسمی را رد می کند که با ماتریالیسم یکسان است.
·        (شلینگ، «مجموعه آثار» (۱۸۵۶ ـ ۱۸۶۱)، جلد ۳، ص ۱۵۸)

الف
·        شلینگ در درس های فلسفی ـ تاریخی بعدی در مونیخ، ضمن انتقاد از ماتریالیسم (اسپینوزیسم)، برای آن، تأثیر آرامش بخشی قایل می شود:
·        «اسپینوزیسم، واقعا تفکری در حالت آرامش است.

ب
·        اسپینوزیسم، آموزشی است که انسان را در حالت آرامش کامل قرار می دهد و نتیجتا کویه تیسم نظری و عملی کامل است.»
·        (شلینگ، «راجع به تاریخ فلسفه جدید» (درس های مونیخ)، ۱۹۵۹، ص ۳)

·        (کویه تیسم به موضعگیری مبتنی بر انفعال تمامعیار اطلاق می شود که بطرز فلسفی ـ مذهبی اثبات می شود، مثلا در مکتب فلسفی استوئا.
·        کویه تیسم در قرن هفدهم، در کاتولیسیسم بوسیله جریانی عرفانی احیا شد.
·        حکم مرکزی این جریان عبارت از این بود که انسان باید «من» خود را وقف خدا کند، تا با عبادت درونی به تماشای حق نایل آید و به آرامش و بی تفاوتی مطلق دست یابد.
·        کویه تیسم، عبادت و فرم های مذهبی برونی را مانع تلقی می کند. مترجم)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر