۱۳۹۳ دی ۱۵, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (242)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین
 بخش چهارم
دیالک تیک ماتریالیسم و ایده آلیسم
در فلسفه کلاسیک بورژوایی ٱلمان
ادامه

8
 فریدریش ویلهلم استوش  ( ۱۶۴۸ ـ ۱۷۰۴ )
فیلسوف، تئولوگ آلمانی در عصر جدید

·        در اثر فریدریش ویلهلم استوش ـ تئولوگ و فیلسوف آلمانی ـ تحت عنوان «کونکوردیا راسیونیس ات فیدئی» (۱۶۹۲) می توان با همه عناصر متخذه از اتمیسم و مکانیک آشنا شد.

الف
·        بنظر فریدریش ویلهلم استوش، «اندام انسانی، ماشینی است که از قطعات و لوله های بیشماری تشکیل یافته که محل واکنش های شیمیائی (تخمیر) و مجاری انتقال مواد و موجد حیات و کردوکار انسانی اند.»

ب
·        بنظر فریدریش ویلهلم استوش، «روح انسانی در واکنش های شیمیائی قانونمند تشکیل می شود.»

ت
·        «ادراکات حسی انسانی از جریانات حرکتی تشکیل می یابند.»

پ
·        «کتاب طبیعت»، با «جهان متشکله از اتم ها تفاوتی ندارد.»
·        («ماتریالیست های زمان لایب نیتس»، ص ۴۰ ، ص ۶۶ )

9
·        فریدریش ویلهلم استوش در همان سال ۱۶۶۴ مجبور می شود که «نظرات ضد هنجار عمومی و یا منافقانه اش از نقطه نظر کلیسای رفرماسیون را پس بگیرد و ناگفته محسوب دارد.»
·        (همانجا، ص ۷۹)

10
·        مبارزه بر ضد ماتریالیسم در وهله اول نه به دلیل احکام نظری (تئوریکی) آن، بلکه به دلیل پیامدهای خطرناک برای نظام اجتماعی موجود بوده است.

الف
·        گئورگ فریدریش مایر در یکی از آثار خود به یکی از چالش های نظری نادر اشاره کرده است:
·        گفته می شود که هیچ ماده ای قادر به تفکر نیست (۱۷۴۳):
·        گفته می شود که «کل اخلاق از این بینش خطا یعنی ماتریالیسم به زانو در نمی آید و می توان بدان به عنوان خطای نظری صرفا باطل، بی اعتنا بود.

ب
·        ماتریالیسم اما به دلیل پیامدهای عینی اش، اخلاق را به خطر می اندازد.»
·        (براون، «ماتریایلسم و ایدئالیسم» (مفاهیم تاریخی اصلی. فرهنگ واژه های تاریخی راجع به زبان سیاسی ـ اجتماعی)، ص ۹۸۷ )

11
·        برای کریستیان آگوست کروسیوس در سال ۱۷۴۵ در طرح موسوم به «حقایق عقلی ضرور» اما «تقریبا کسر شأن است که با افراد بی شرمی از این دست (یعنی ماتریالیست ها) بحث کند، ولی بنظرش باید نظرات آنها رد شوند.»
·        (همانجا)

12
·        فرمولبندی گئورگ کریستف لیشتنبرگ در سال ۱۷۷۵ عبارت از این است که «ماتریالیسم موازی با روانشناسی است.»
·        (همانجا، ص ۹۸۸)

13
·        همه این نکات حاکی از آنند که مخالفین ماتریالیسم بهانه و دستاویز جهت به چالش کشیدن آن داشته اند:
·        ماتریالیسم در آلمان در فرم های زیر وجود داشته است:

الف
·        هم در فرم انکار احتیاط آمیز تئوریسین ماتریالیستی مثل کریستیان هنینگ

ب
·        هم به عنوان ماتریالیسم فیزیولوژیکی به نمایندگی میشائیل هیس من، ملکوار آدام وایکارد، یوهان کریستیان لوسیوس

ت
·        هم به عنوان ماتریالیسم با نتایج نهاپی آته ئیستی به نمایندگی کارل فون کنوبلاخ و یوهان هاینریش شولتس.
·        (کریستیان هنینگ، «تاریح روح انسانی و حیوانی»، ۱۷۷۴)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر