۱۳۹۳ دی ۱۲, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (240)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

بخش سوم
ماتریالیسم در فلسفه کلاسیک بورژوائی فرانسه
ادامه  

13
·        ماتریالیسم اما با اشاره به سطح اجتماعی، مسئله ای را مطرح می سازد که تنها با کوتاه آمدن در مقابل ایدئالیسم قابل حل خواهد بود:

الف
·        تفکر علی (علت و معلولی)  علمی - طبیعی تأثیرات علل اجتماعی را نیز بطور ایزومورف و هومومورف جزو قوانین طبیعی محسوب می دارد.

ب
·        ایده راسیونالیستی اما تغییر علل زوال فرهنگ بشری را از طریق تغییر شعور، از طریق ارتقای آگاهی ببرکت شناخت عینی و افزایش دانش عملی امکان پذیر می داند.

14
·        از این ماتریالیسم نمی توان انتظار مداخله آگاهانه در تاریخ را داشت.

15

·        حتی پیگیرترین و قاطعانه ترین اثر ماتریالیسم فرانسه به قلم هولباخ تحت عنوان «سیستم طبیعت»  (۱۷۷۰) حاکی از نوسان میان دو قانون زیر است:

قانون اول 

·        «بدبختی انسان فقط به دلیل بی اعتنایی به طبیعت است.»

قانون دوم 

·        «اختیار و آزادی هر کس فقط جبر و یا ضرورت پنهان در خود او ست.»  
·        (هولباخ «سیستم طبیعت و یا قوانین جهان فیزیکی و اخلاقی»، ص ۱۶۵، ۱۹۶۰)

16
·        دلایل مربوط به تشکیل ناتورالیستی اخلاق از دید ماتریالیسم فرانسه به شرح زیرند:

الف
·        اولا به این دلیل که هر تئوری فلسفی ضد اسپکولاتیو حقانیت و وضوح دعاوی خود را با توجه به نواقص متافیزیکی راسیونالیسم و با توجه به عامیت محدود امپیریسم استقرائی فقط بر بنیاد شناخت قوانین توسعه یافته ترین علوم معاصر، یعنی علوم طبیعی می تواند اعتبار بخشد.
·        تئوری اجتماعی دیگری که قابل مقایسه با دقت مندی این علوم باشد، وجود ندارد.

ب
·        ثانیا استناد به طبیعت و قوانین طبیعی، وسیله اسلوبی (متدیکی)  برای تشکیل یک تئوری اجتماعی غیر تجربی است:
·        نقد رئالیستی رژیم آنشی (ارتجاع فیودالی) مستلزم در نظر گرفتن حوایج و منافع فردی و اجتماعی است.
·         این حوایج و منافع فردی و اجتماعی اما به سبب ضعف و فقر مفاهیم و مقولات علمی - اجتماعی (علوم اجتماعی) به مثابه علایق و امیال طبیعی تعریف می شوند.

17
·        «تکلیف اخلاقی» فرضیه بندی شده توسط هولباخ، که «امری جبری برای بدست آوردن وسیله درستی جهت نیل به آماجی است، که انسان در جامعه تعیین می کند»، وابسته به سوبژکت فردی و اراده او می ماند.
·        (همانجا، ص 266)

18
·        فعالیت دگرگونساز انسانی که ماتریالیسم فرانسه در مد نظر دارد، باید بر انتقاد از «پیشداوری ها» و بر رشد دانش مطمئن به مثابه پیش شرط بلوغ فردی و در مجموع به مثابه پیش شرط پیشرفت کلکتیو محدود باشد.  

19
·        غلبه ماتریالیسم فرانسه بر این محدودیت ها (یعنی فراتر رفتن از این حد و مرزها)، اگرچه حاکی از گرایشات نظری اصلی آن نیست، اما حاکی از گرایشات ایدئالیستی بلحاظ جهان بینی ضد فئودالی اند که  در ماتریالیسم موثرند.  

20
·        مسائل زیر ماتریالیسم فرانسه را به عامل مهمی در تدارک انقلاب بورژوائی مبدل می سازند:

الف
·        تنش دیالک تیکی درونی میان ماتریالیسم توضیحگر و ایدئالیسم هنجاری ـ انتقادی

ب
·        تنش دیالک تیکی درونی میان ایده علی جبر و ایده تله ئولوژیکی پیشرفت  

·        (تله ئولوژی یک واژه یونانی است.
·        تله ئولوژی نامی است که کریستیان ولف به آموزش فراگیر، معنوی، ایده ای و بالاخره الهی هدفگذاری (تعیین هدف)  برای هر حرکت و هر توسعه  در جهان داده است. 
·        تله ئولوژی آموزش ایدئالیستی است که نمودهای انطباق، هدفخوانی و آماجگرائی سیستم های آلی را بطرز آنتروپومورفی (انسان وارگی) جامه عرفان می پوشاند، به هدفگذاری معنوی از قبل مقدر برای چیزها، روندها، سیستم ها و غیره جهان مادی اعتقاد دارد و لذا ساختار و توسعه  واقعیت را نه بطور علی (با تکیه بر دیالک تیک علت و معلول)، بلکه بطور غائی، بمثابه نتیجه مشیت ایده هدفگذار غیرمادی می داند.
·        تله ئولوژی بطور اوبژکتیف (عینی) توجیه کننده جهان بینی مذهبی است. مترجم)  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر