۱۳۹۳ آذر ۲۴, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (227)


پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس   
فصل ششم
متافیزیک
برگردان شین میم شین

بخش یازدهم
مسائل «متافیزیکی» در ماتریالیسم دیالک تیکی 
ادامه

36
·        اینجا نیز درک نقش اثباتی پراتیک به یاری می شتابد.  
·        تمرکز شناخت بر این جمله، اصولا به بی پایانی کریه زنجیر علی (علت و معلولی) پایان ناپذیر می انجامد.
·        آن سان که برای دستیابی به کلیت، همیشه باید به بسط و تعمیم نفی تعین های پایانمند توسل جست.
·        این مسئله را هگل در فصل آخر اثرش تحت عنوان «علم منطق» روشن کرده است.

·   مراجعه کنید به علیت، دیالک تیک علت و معلول، دیالک تیک پایان پذیر و پایان ناپذیر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

37
·        از این به بعد، سوبژکت های شناخت موجود، در خط بالنده شناخت اوبژکت ها از این اوبژکت به آن اوبژکت و تا دور دست ها سیر می کنند و در کلافی از مه، محو می شوند.

38
·        مسئله در کرد و کار مادی (شیئی) اما برعکس است.
·        سوبژکت عمل با تمرکز بر چیزی، در آن واحد و درجا شرایط امکان آن چیز را از مسافات دور به میدان خاص خویش می کشد.
·        سوبژکت شناخت در مناسبات فعال (اکتیو) خود نسبت به این چیز و در این شرایط معین، در عین حال همان رفتاری را از خود نشان می دهد که نسبت به کل جهان به مثابه پیش شرط و دلیل وجودی هر چیز منفرد نشان می دهد.

39
 نیکولاس کوزانوس (1401 ـ 1464) 
فیلسوف، تئولوگ، ریاضی دان، کاردینال
از نخستین هومانیست های آلمانی در دوره گذار از 
قرون وسطای واپسین به عصر جدید آغازین

·        سوبژکت به مثابه موجود کوشا (عمل کننده) آئینه کل جهان است.

·        هر کرد و کار فی نفسه، حاوی انعکاس است.

·        لایب نیتس این حقیقت امر را در وحدت احساس و ادراک در مونادها پیشاپیش تبیین داشته است.
·        در هر لحظه عمل، کلیت مختصات جهان که در روابط جزئی حی و حاضر است، تمرکز (تغلیظ)  می یابد.
·        این همان محتوای مادی حکم کوزانوس است:
·        کل در کلیه اجزای خویش نمودار می گردد.

40
·        برنامه فلسفه اسپکولاتیو (هگل) را تنها در چارچوب وارونه سازی ماتریالیستی آن و در حلاجی وحدت تئوری و پراتیک می توان جامه عمل پوشاند.
·        سوبژکت عمل اما نه فرد به معنی فقط خودش، بلکه انسان بلحاظ اجتماعی سازمان یافته است.
·        از این رو، در پراتیک و همچنین در جریان انعکاس، همواره تاریخ نوعی بشریت بالاعم، بویژه طبقات و گروه های اجتماعی در مد نظر قرار داده می شوند.

40
·        هر سوبژکت، همواره عامی است، بویژه در آن حالت که خود را به مثابه فرد واقعیت می بخشد.
·        این حقیقت امر که پراتیک همیشه پراتیک فردی است و به مثابه پراتیک فردی، عام است، حاوی دو جنبه است.
·        با تمرکز (سمتگیری) کرد و کار مادی (شیئی) بر چیزی که به مثابه چیزی هویت مند، قابل بازتولید ـ خواه در عالم فکر و خواه در عالم واقع ـ است، مفردیت آن چیز (به قول ارسطو، درجا و در آن واحد)، عامیت (عام وارگی) کسب می کند.
·        این عامیت، خود را در مفهوم عام هر چیز تبیین می دارد.
   
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر