۱۳۹۳ آبان ۲۰, سه‌شنبه

تاملی در تحلیل تخیلی فرج سرکوهی (5)


کیانوری و اسکندری در قاب دو مصاحبه
فرج سرکوهی
تحلیلی از یدالله سلطان پور

برخی گرایش های دیگر چپ، خط سه و چهار و پنج،
طیفی دیگر از منتقدان حزب توده بودند که در برابر مواضع حزب
چون حمایت از خط امام و نظریه "راه رشد غیرسرمایه داری"،
مفاهیمی کتابی، جزمی و سنتی چون
 "آلترناتیو سوسالیستی، دیکتاتوری پرولتاریا، جبهه خلق،
انقلاب دموکراتیک، تشکل طبقه کارگر"
را مطرح می کردند.

·        اگر خواجه شیراز ـ همشهری حریف ـ این جفنگ او را می شنید، دود از کله اش برمی خاست و می گفت:  

بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
غریو و ولوله در «هارت و پورت ناب» انداز.

1
 برخی گرایش های دیگر چپ، خط سه و چهار و پنج
طیفی دیگر از منتقدان حزب توده بودند.

·        وقتی کسی کمترین سواد فلسفی نداشته باشد، یعنی با خرد اندیشنده بکلی بیگانه باشد، به همین روز می افتد که حریف افتاده است.
·        حریف در ولوله بازار اسامی و عناوین توخالی در سنت قهرمانان آنارشیست ژوزف کنراد، پرسه می زند و هارت و پورت سر هم بندی می کند.
·        هارت و پورت بی بی سی پسند.

·        جای تحلیل طبقاتی دار و دسته های سیاسی در جنگل «عه» ـ هورا را خطوط پنجگانه  می گیرد و منظور حریف از خطوط پنجگانه احتمالا تعداد مراجع تقلید دار و دسته ها ست.
·        تعداد فیگورهائی است که اعلامیه های مملو از غلط املائی و انشائی شان را بدان آذین می بندند.

·        اما پشت سر این خطوط کدام طبقات اجتماعی ایستاده اند؟

·        این سؤالی است که ما را از دیرباز به خود مشغول داشته است.

2
برخی گرایش های دیگر چپ، خط سه و چهار و پنج
طیفی دیگر از منتقدان حزب توده بودند.

·        وجه مشترک همه خطوط پنجگانه مورد نظر حریف، توده ستیزی و حزب توده ستیزی بوده است.
·        خیلی از همان ها از خود حزب توده انشعاب کرده بودند و برای عرض اندام شب و روز به توده و حزب توده پارس می کردند.
·        می توان گفت که محتوای اصلی هارت و پورت آنها را تخریب اعتبار توده و حزب توده تشکیل می داد.

·        به همان سان که پس از سقوط شوروی، مکاتب «مارکسیستی» ـ امپریالیستی از قبیل مکتب فرانکفورت و غیره تعطیل شدند، پس از قبض روح حزب توده توسط ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی نیز در این دکه ها و دکاکین متنوع بسته شد.

3
برخی گرایش های دیگر چپ، خط سه و چهار و پنج،
طیفی دیگر از منتقدان حزب توده بودند که در برابر مواضع حزب
چون حمایت از خط امام و نظریه "راه رشد غیرسرمایه داری"،
مفاهیمی کتابی، جزمی و سنتی چون
 "آلترناتیو سوسالیستی، دیکتاتوری پرولتاریا، جبهه خلق،
انقلاب دموکراتیک، تشکل طبقه کارگر"
را مطرح می کردند.

·        از همین پرت و پلاهای حریف در این جمله هم می توان به ماهیت طبقاتی و ایده ئولوژیکی خود حریف پی برد و هم به نیات بی بی سی از دعوت کسانی از این دست به منبر مسجد جهانی خویش.
·        حالا باید با حیرتی سرشته به دهشت از خود پرسید که دربار خرفت و خر برای چه چنین کسانی را بازداشت و زندانی می کرد؟
·        چون همین فرمولبندی حریف، مو به مو با فرمولبندی های تئوریسین های دربار و امپریالیسم انطباق دارد.

4
مفاهیمی کتابی، جزمی و سنتی چون
 "آلترناتیو سوسالیستی، دیکتاتوری پرولتاریا، جبهه خلق،
انقلاب دموکراتیک، تشکل طبقه کارگر"

·        بنظر حریف که بزعم خودش یکی از رهبران طراز جهانی عنگلابات جهانی است، «مفاهیم آلترناتیو سوسالیستی، دیکتاتوری پرولتاریا، جبهه خلق، انقلاب دموکراتیک، تشکل طبقه کارگر»،  «مفاهیمی  کتابی، جزمی و سنتی» اند.
·        مدرن بودن به زعم حریف خیلی خیلی مدرن و مد روز، حتما چیز بکلی دیگری است.
·        باید ببینیم، چیست.

 تندیس یادبود
کمونارهای دلاور پاریس

·        چون تئوری دیکتاتوری پرولتاریا به عنوان مثال یکی از درس های سرشته به خون کمونارهای دلاور پاریس است که توسط مارکس و انگلس فرمولبندی شده است.
·        چون یکی از دلایل مهم شکست کمون پاریس بیگانگی با همین مفهوم دیکتاتوری پرولتاریا و عدم برقراری آن بوده است.

5
·        مفهوم دیکتاتوری پرولتاریا را نباید بسان بی سوادان خرفت و خر تحت اللفظی معنی کرد.
·        دیکتاتوری پرولتاریا بیانگر محتوای طبقاتی و طبیعت دولتیِ اوتوریته و قدرت طبقه کارگر است.
·        دیکتاتوری پرولتاریا بمثابه نتیجه انقلاب سوسیالیستی تشکیل می شود.
·        دیکتاتوری پرولتاریا پیش شرط صرفنظرناپذیر ساختمان سوسیالیسم و کمونیسم است.

6

·        به قول لنین، «آموزش مبارزه طبقاتی ـ بالضروره ـ به برسمیت شناختن حاکمیت سیاسی  پرولتاریا، یعنی دیکتاتوری پرولتاریا، یعنی قدرت تقسیم ناپذیر متکی بر قهر مسلحانه بلاواسطه توده ها منتهی می شود.
·        سرنگونی بورژوازی، تنها از طریق ارتقای پرولتاریا به درجه طبقه حاکمه تحقق می یابد، تا بتوان مقاومت اجتناب ناپذیر و بی امید بورژوازی را در هم شکست و برای تجدید نظام اقتصادی، همه توده های زحمتکش و تحت استثمار را سازمان داد.»
·        (ولادیمیر لنین، «مجموعه آثار»، جلد 25، ص 416)

7

·        دیکتاتوری پرولتاریا دوره گذار از کاپیتالیسم به کمونیسم را در برمی گیرد.

·        به قول مارکس و انگلس، «میان جامعه کاپیتالیستی و جامعه کمونیستی دوره تبدیل انقلابی اولی به دومی قرار دارد.
·        این دوره ـ همزمان ـ دوره گذار سیاسی نیز است.
·        این دوره، دوره ای است که دولتش چیزی غیر از دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا نمی تواند باشد.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 19، ص 28)   

7
مفاهیمی کتابی، جزمی و سنتی چون
 "آلترناتیو سوسالیستی، دیکتاتوری پرولتاریا، جبهه خلق،
انقلاب دموکراتیک، تشکل طبقه کارگر"

·        از حریف از ریشه بیسواد چه پنهان که نماینده حقیقی همه این  مفاهیم «کتابی، جزمی و سنتی»، حزب توده بوده است و نه گروهک های قلابی و هپیلی هپوی شکمسیر بی خبر خلق و خرد.

الف
·        این حزب توده بوده که از همان بدو تولد خویش برای جامعه طبقاتی، «آلترناتیو سوسیالیستی» عرضه می کند.

ب
·        این حزب توده بوده که برقراری دیکتاتوری پرولتاریا را در مد نظر داشته است.

ت
·        این حزب توده بوده که خواهان تشکیل جبهه متحد خلق بوده است.

پ
·        این حزب توده بوده که از بدو تشکیلش تشکل طبقه کارگر، دهقانان و پیشه وران را در دستور کار خود قرار داده است.

ث
·        راه رشد غیر سرمایه داری حزب توده هم چیزی جز انقلاب دموکراتیک نبوده است.

·        خلاصه کردن حزب توده در حمایت از «خط خمینی» و «راه رشد غیر سرمایه داری» اگر از نادانی نباشد، از تبهکاری است.

·        ماهیت طبقاتی و تحولات ماهوی حزب توده پس از کودتای 28 مرداد باید مورد تحلیل دیالک تیکی قرار گیرد.

·        توده مولد و زحمتکش ایران اما بهتر از حزب توده، حزبی نداشته است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر