۱۳۹۳ مهر ۲۲, سه‌شنبه

تحلیل دیالک تیکی ضرب المثل ها (22)


شین میم شین

کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من
ادامه

·        در بخش پیشین برای کسب تصور درستی از تولید، مثالی در زمینه تولید نان زده شد و عوامل دخلیل در تولید نان بطور گذرا بر زبان رانده شدند:

زمین کشت، دهقان و گاو و گاو آهن و تراکتور و غیره،  
بذر گندم و یا جو
کود و آب و غیره
درو و خرمنکوبی و تفکیک گندم و جو از کاه.
آسیاب و آرد و خمیر و  نان

1
·        با توجه به عوامل اصلی دخیل در تولید نان و مسکن و پوشاک و غیره می توان دست به تجرید زد و به عوامل اصلی و عام دخیل در تولید همه نعمات مادی رسید:

طبیعت اول (مثلا زمین کشت، جنگل، رود، آب و غیره)
انسان مولد (طبیعت دوم)
وسایل تولید (خیش و گاو و گاو آهن و خرمنکوب و داس و غیره)
مواد خام (بذر)
مواد کمکی (کود و غیره)
علم (دانش تجربی دهقان، علوم طبیعی، فناوری و غیره)

2

·        کلاسیک های مارکسیسم همه این عوامل دخیل در تولید نعمات مادی را در مفهوم «نیروهای مولده» تجرید کرده اند.
·        پایه و اساس تولید مایحتاج حیاتی بشری نیروهای مولده است.
·        نیروهای مولده معیار معیار ها ست.
·        بر اساس این معیار، یعنی بر اساس سطح توسعه نیروهای مولده می توان درجه پیشرفت جامعه بشری را تعیین کرد.
·        در کانون نیروهای مولده، توده های مولد و زحمتکش ایستاده اند:

بی نامان تاریخ ساز و یا جامعه ساز
گمنامان بی نیاز از نام

3
·        وقتی از نقش تاریخ ساز و یا جامعه ساز و یا جهان ساز توده های مولد و زحمتکش سخن می رود، به همین دلیل است.
·        هدف اصلا سوبژکتیو نیست.
·        هدف هندوانه دادن الکی و کشکی زیر بغل توده ها و خر کردن آنها و به دنبال خود کشیدن آنها نیست.
·        هدف اعلام حقیقت عینی است.
·        بدون توده های مولد و زحمتکش نه مایحتاج حیاتی تولید می شود و نه وسیله تولیدی، تولید می شود و نه علم و فن و فکر و فرهنگ توسعه می یابد.
·        نیروی محرکه اصلی توسعه علم و فن و فکر و فرهنگ در حوایج تولید است.
·        به همین دلیل نیروی محرکه پیشرفت علمی و فنی نیز در تحلیل نهائی توده های مولد و زحمتکش اند.

·        دلیل تشکیل علوم طبیعی و طبیعی ـ ریاضی در جهان باستان نیازهای توده های مولد و زحمتکش به شناخت هرچه عمیقتر طبیعت و کشف طرق و ترفندهای لازم برای تغییر آن بوده است.
·        چیزی بدون هدف و آماج تشکیل نمی شود.
·        علم برای علم معنی ندارد.
·        علم همیشه خادم عمل است.
·        استقلال نسبی ئی که علم و هنر و غیره بعدها کسب می کنند، امری طبیعی است و نافی منشاء عینی و عملی آنها نیست.

4
·        بنظر علمای مارکسیسم ـ لنینیسم علت اصلی فروپاشی سیستم سوسیالیستی غفلت از توسعه نیروهای مولده بوده است.
·        دلیل بقای جمهوری خلق چین و فروپاشی اتحاد شوروی همین جا ست.
·        هر نظامی که توسعه نیروهای مولده را در دستور کار خویش داشته باشد، بقای آن تضمین شده است.
·        دلیل بحران فراگیر نظام اجتماعی سرمایه داری هم همین جا ست.
·        مناسبات تولیدی جامعه سرمایه داری قید و بندی بر دست و پای نیروهای مولده است.
·        به همین دلیل طبقه حاکمه می کوشد، که نیروهای مولده را به هر ترفندی توسعه دهد.
·        به این مسئله باید مفصلتر پرداخت.  

5
·        نیروهای مولده اما همیشه و در همه جا، مثل همه چیز در همه جا، در چارچوب دیالک تیکی خود وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد.
·        چای به عنوان محتوا در فرمی وجود دارد، در استکانی و یا در قوری ئی وجود دارد.
·        مظروف به عنوان محتوا در ظرفی وجود دارد.
·        مظروف بی ظرف و محتوای بی فرم وجود ندارد.
·        نیروهای مولده هم محتوا ست و فرمی دارد.
·        کشف فرم نیروهای مولده یکی از خدمات بزرگ کلاسیک های مارکسیسم بوده است.

·        فرم نیروهای مولده به عنوان محتوا اما چیست؟  

6
·        اگر با مثال تولید نان بمانیم، به مسائل زیر برخواهیم خورد:
·        زمین به عنوان مثال، تحت مالکیت فئودالی است.
·        دهقان مثلا به عنوان رعیت، زمین را و وسایل تولید از قبیل گاو و گاو آهن و خرمنکوب و داس و بیل و کلنگ و غیره را از ارباب دریافت می کند و با ارباب قرار دادی می بندد که مثلا درصد معینی از محصول را در اختیار او قرار دهد.
·        به این ترتیب روابطی میان توده های مولد و زحمتکش و اربابان فئودال تشکیل می شود.
·        این روابط فرم قانون به خود می گیرند.
·        در چارچوب این روابط تولید نان صورت می گیرد.
·        اگر همین روابط توده های مولد و زحمتکش با اربابان فئودال را تجرید کنیم، به مناسبات تولیدی خواهیم رسید.

·        مناسبات تولیدی اما از چه عواملی تشکیل می شوند؟  

7
·        با توجه به مثال بالا، مهمترین عامل در مناسبات تولیدی، فرم مالکیت بر وسایل تولید (زمین کشت، باغ، کارخانه، وسایل کشاورزی، ماشین آلات، معادن، منابع، بانک ها و غیره) است:

روابط انسان ها در روند تولید و قبل از همه، مناسبات مالکیت.
مناسبات مبادله ی کردوکارها.
همکاری.
تقسیم کار

8
·        بدین طریق جفت دیالک تیکی نیروهای مولده کشف می شود که کلاسیک های مارکسیسم آن را مناسبات تولیدی می نامند.
·        مناسبات تولیدی فرم لازم برای محتوائی است که نیروهای مولده نامیده می شود.
·        می توان گفت که دیالک تیک فرم و محتوا به شکل دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده بسط و تعمیم می یابد.
·        چون در دیالک تیک فرم و محتوا نقش تعیین کننده از آن محتوا ست، بنابرین، در دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده نیز نقش تعیین کننده از آن نیروهای مولده است.
·        دلیل رشد و توسعه جامعه بشری نیز در همین دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده است.

·        چرا و به چه دلیل؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر