۱۳۹۳ مهر ۱۷, پنجشنبه

تحلیل دیالک تیکی ضرب المثل ها (16)

اثری از مجید افسر
شین میم شین

کس نخارد پشت من،
جز ناخن انگشت من
ادامه

احمد رضا
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم
چون کاری میکنه که همیشه پشتمون بخاره وبه ابزار وابسته شیم

·        روزی یکی از ره ـ بران (بریدن)  یکی از پرجمعیت ترین «عه» ـ ز آب کشور «عه» ـ هورا  در واکنش به کامنت ما زیر مطلبی در فیس آباد ـ رهبرانه ـ رهنمود داد که جای بحث های جدی، جای دیگر است.
·        من ـ «زور» هپیلی هپو این بود که فیس آباد برای اتلاف وقت اختراع شده است.
·        حق هم با او بود.
·        نه به این دلیل که در کدوی کله اش، ذره ای مغز وجود داشت، بلکه به این دلیل که «اهل راز» (حافظ) بود، یعنی به «پشت پرده» رفت و آمد داشت و از « اسرار درون پرده» با خبر بود.    
·        ولی واقعا حیف است که اکثریت سرگردان در «برون پرده» به دام اقلیت «درون پرده» بیفتد و عمر کوتاه خود را حیف و میل کند.  
·        آن سان که به هنگام ترک جهان باقی، خر واره باشد.

1
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        احمد رضا می خواهد مستقل و خودمختار باشد و ضمنا وابسته نباشد.
·        درد خیلی ها بیگانگی با  مفاهیم است.
·        این استقلال و یا خودمختاری فریبا، علاوه بر شرکت در دیالک تیک هائی که در بخش پیشین ذکرش گذشت (دیالک تیک مختاریت و خودمختاریت، دیالک تیک خودمختاری و هیرارشی و یا سلسله مراتب)،  در دیالک تیک دیگری حضور جبری و ضرور دارد و آن دیالک تیک استقلال و وابستگی است.

·        این دیالک تیک عینی اما حاکی از چیست؟  

2
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        این دیالک تیک عینی حاکی از آن است که چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی طبیعی و اجتماعی و نهایتا فکری، در شبکه در هم تنیده ای وجود دارند و نه در ایزولاسیون (انزوای) مطلقی.
·        سیستم های هستی به دو دسته تقسیم بندی می شوند:

الف
·        سیستم های باز  
ب
·        سیستم های بسته
  
3
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        سیستم های هستی عمدتا سیستم های باز هستند.
·        یعنی سیستم هائی اند که با محیط پیرامون خود در رابطه دیالک تیکی داد و ستد قرار دارند.
·        انسان هم به عنوان سیستم سیبرنتیکی با محیط پیرامون خود در داد و ستد مستمر است.
·        اگر این دیالک تیک عینی داد و ستد اندام زنده با محیط قطع شود، در طرفة العینی عزرائیل از راه می رسد و حساب جانور و انسان را می رسد.

4

ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        از احمد رضا چه پنهان که حریفی به نام مارکس، کار انسانی را به معنی جذب و دفع انسان با طبیعت تعریف می کند:
·        حق هم دارد، پیر پرولتاریا.

·        در روند کار به عنوان مثال آهن از دست طبیعت مادر به زحمتی عرقریز گرفته می شود و به گاو آهن بدل می شود تا در نهایت پس از خدمت به بشریت به صورت آهنپاره به طبیعت بازپس داده شود.

5

·        دیالک تیک جذب و دفع (مثلا کار و غیره) فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک داد و ستد است.
·        هر سیستم زنده و حتی ذرات مادی چاره ای جز زیستن در داربست دیالک تیک داد و ستد ندارند.

·        حریفی به نام جوانشیر بدرستی می گفت که انسان روبنسونی زینده در جزیره ای نامسکون، افسانه ای بیش نیست.
·        انسان موجودی اجتماعی و خانه ای جز جامعه ندارد.




·        پروفسور مارکسیستی ـ لنینیستی به نام کلاوس هولتس کامپ حتی گامی فراتر و رادیکال تر از جوانشیر به پیش  می نهد و می گوید:
·        انسان که سهل است، حتی میمون ایزوله و تنها، میمون نیست.

6

·        سیستم بسته قادر به ادامه حیات نیست.
·        بهترین نمونه سیستم بسته، بمب است.
·        بمب سیستم بسته ای است که با محیط قطع رابطه دیالک تیکی کرده است.
·        هر کس و هر چیز دیگر هم که با محیط طبیعی و اجتماعی خود قطع رابطه دیالک تیکی کند، به همین روز می افتد.
·        دیالک تیک اجتناب ناپذیر است.
·        هر کس با دیالک تیک عینی در افتد، بر افتد.

7

·        گئورگ لوکاچ ـ فیلسوف مارکسیست ـ لنینیست ـ بر آن بود که سرچشمه خریت ها و خطاها و خیانت ها در زیر پا نهادن دیالک تیک است.
·        حق هم داشت.

·        چون بدترین دشمن دیالک تیک حضرت برنشتین بود.
·        که شطی از خون ارجمند پرلتاریا را به سوی برهوتی روانه کرد و زمینه را برای تبدیل جامعه بشری به جهنمی هموار ساخت.

8

·        بمب بیگانه و بی رابطه با محیط وقتی هم که بخواهد با آن رابطه برقرار کند، اگر نم نکشیده باشد، منفجر می شود که نه از تاکش نشان می ماند و نه از تاکنشانش.

·        وابستگی اما چیست که احمد رضا قصد فرار از آن دارد؟  

9
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        نفرت احمد رضا از وابستگی بی دلیل نیست.
·        نفرت از وابستگی منطقی و ستودنی است.

·        وابستگی عبارت است از فرمی از پیوند میان اوبژکت های جهان مادی و یا میان تصاویر آنها در ضمیر انسانی، که پیش شرط وجود و یا تغییر هر اوبژکت، وجود و تغییر اوبژکت های دیگر است.

·        مفهوم پیوند میان الف و  ب، تنها بدان معنی است که وجود و یا تغییر الف، همواره با وجود و تغییر مطابق با آن در ب همراه است و یا برعکس.

·        مفهوم وابستگی نشان دهنده سمت و سوی پیوند است:
·        «الف وابسته است به ب»، بدان معنی است که پیش شرط وجود و یا تغییر الف، عبارت است از وجود و یا تغییر ب. 

10
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        اگر کسی وابسته به دیگری باشد، نه تنها سلب خودمختاری (استقلال) می شود، بلکه سلب سوبژکتیویته (فاعلیت، سوبژکت وارگی) می شود و انسان سلب سوبژکتیویته شده در بهترین حالت، جانور واره می شود، سگ واره می شود، یعنی سلب آدمیت می شود.

·        دلیل احمد رضا هم همین است.
·        او نمی خواهد، که آدمیت زدائی شود.
·        سگ واره شود.  

11
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        وابستگی از نظر علم منطق یک رابطه سه عضوی است و لذا کافی نیست، اگر بگوییم:
·        «ایکس  وابسته است به ایگرگ!»
·        بلکه باید گفت، که ایکس از چه نظر وابسته به ایگرگ است.

·        بنابرین فرمولبندی کامل هر رابطه واره ی وابستگی باید چنین باشد:
·        «ایکس بلحاظ زد، به ایگرگ وابسته است!»

·        مثلا کشوری که استقلال سیاسی کسب کرده و یا در جریان فروپاشی سیستم استعماری امپریالیستی به استقلال دولتی دست یافته، می تواند به انحای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره وابسته کشورهای امپریالیستی باشد.     

12
ما میخایم درعین استقلال وابسته نشیم

·        ضد وابستگی، استقلال است.
·        استقلال نیز یک رابطه ی سه عضوی است:
·        «ایکس بلحاظ زد، مستقل از ایگرگ است!»

13
·        هر پدیده ای از جهات و جنبه های معینی وابسته به پدیده های دیگر است.

·        علت این امر در عوامل زیر است:

الف  
·        در پیوند کلی (یونیورسال) جهان مادی است.

ب
·        در حرکت و تغییر مداوم کلیه پدیده های واقعیت عینی است.

ت
·        در  تأثیر متقابل کلیه پدیده های واقعیت عینی است.

·        پدیده مطلقا مستقل وجود ندارد.

·        سیستم های مطلقا مستقل، تنها سیستم هائی می توانند باشند که از محیط زیست بکلی ایزوله شده باشند، یعنی با محیط پیرامون خود هیچگونه تبادل مادی ـ انرژتیکی و یا اطلاعی نداشته باشند.
·        چنین سیستم هائی هرگز نمی توانند ادامه حیات دهند.

·        مراجعه کنید به  دیالک تیک استقلال و وابستگی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    انسان موجودی اجتماعی است و خانه ای جز جامعه ندارد.

    پاسخحذف