۱۳۹۳ شهریور ۱۵, شنبه

نقل قول هائی از این و آن (209)



سرچشمه:
صفحه فیسبوک
شهین
در ﻛﺸﻮﺭ ﻣﻦ
ﭘﺴﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﮑﺲ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ می ﺪهند  
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﻦ به ﺳﮐﺲ می ﺪﻫﻨﺪ
ﻣﺮﺩﻫﺎ : ﺍسم ﺸﺎﻥ به سنگدلی ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ
ﺯﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺁﻫﻦ ﭘﺮﺳﺘﻲ
ﻫﺮ 2 ﺍﻧﻜﺎﺭ می ﻜﻨﻨﺪ  
ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻭ ﺯﻥ ﻫﺎ، ﻫﺮ 2 ﺗﻨﻬﺎ می گذارند
ﻭ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﻲ ﻧﺎﻟﻨﺪ .
ﺟﻤﻠﻪ « ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ» ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ ﻓﺮﺍﺭ
ﺑﺸﻨﻮﻳﻢ   ﻓﺮﺍﺭ می ﻜﻨﻴﻢ ﺍﻣﺎ  
ﻫﺮ 2 ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﻨﻬﺎی ﺸﺎﻥ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ !
ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺗﺎ ﻣﺎﻧﻜﻦ می ﺒﻴﻨﻨﺪ ﺗﻨﻬﺎ می گذارند
ﺯﻥ ﻫﺎ ﺗﺎ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﺳﻮﺍﺭ B M W  
ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎی ﻤﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ

تحلیلی از گاف سنگزاد 

·        این مطلب حریف، فی نفسه مطلب مثبتی است:
·        در آئینه این مطلب هم می توان با جهنمی آشنا شد که از جامعه بشری باقی مانده است و هم می توان با جهان بینی مؤلف آشنا شد که عضو و ضمنا مولود این جهنم به جا مانده از جامعه بشری است.

1
·        مؤلف این مطلب، جامعه را از دوربین کذا و کذای فروید و شرکاء «می بیند»  و «تحلیل» می کند.
·        به همین دلیل است که آن را متشکل از دو طبقه اصلی نر جوان (پسر)  و ماده جوان (دختر)  تصور و تصویر می کند.

·        تا چشم کار می کند از زن و مرد خبری نیست.
·        اجنه سکس ظاهرا از اندام زنان و مردان بالغ بیرون آمده اند، عبا و قبا در بر کرده اند و عمامه بر سر نهاده اند و حرفه حاصلخیز روحانیت پیشه کرده اند.

·        این هنوز تمامی فاجعه نیست.

2
·        حریف پیوند دیالک تیکی «طبقات» کذائی نر و ماده را به ضرب تبری قطع می کند و از آن دوئالیسم نر جوان و ماده جوان می سازد:
·        بدین طریق میان جماعت نر جوان و جماعت ماده جوان دیوار قطور نفوذ ناپذیری کشیده می شود.

3
·        نتیجه این نگرش دوئالیستی تشکیل جزیره های جنسیتی است:
·        بدین طریق جامعه از دو جزیره جنسیتی نر جوان و ماده جوان تشکیل می یابد.
·        دو جزیره عملا بی ربط به یکدیگر و بی پیوند با یکدیگر:

4
در ﻛﺸﻮﺭ ﻣﻦ
ﭘﺴﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﮑﺲ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ می ﺪهند  
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﻦ به ﺳﮐﺲ می ﺪﻫﻨﺪ

·        تنها حبل المتینی که دو جزیره مجزا از یکدیگر را به هم وصل می کند، سکس است.
·        اما پسیکولوژی سکس جزیره جماعت جوان زن و جزیره جماعت جوان مرد هم بطرز خارق العاده ای بی ربط به یکدیگر است:
·        سکس برای جزیره جماعت جوان مرد کعبه آمال است، ولی همان سکس برای جزیره جماعت زن وسیله و ابزاری است.

5
در ﻛﺸﻮﺭ ﻣﻦ
ﭘﺴﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﮑﺲ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ می ﺪهند
 

·        مؤلف در این جمله، دیالک تیک وسیله و آماج را به شکل دیالک تیک ازدواج و سکس بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده از آن آماج (سکس) می داند.
·        سکس برای جزیره جماعت جوان نر آماج است و ازدواج برای شان وسیله ای است برای نیل به آماج.
·        به زبان شعرای قرون وسطی سکس برای جماعت جوان نر کعبه آمال است و ازدواج کاروانی با ساربانی برای سفر دشوار در گذر از آزار خار مغیلان و رهزنان و ددان و دیوان و رسیدن به آن.

6
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﻦ به ﺳﮐﺲ می ﺪﻫﻨﺪ

·        مؤلف در این جمله، دیالک تیک وسیله و آماج را ـ بطرزی معکوس و وارونه ـ  به شکل دیالک تیک سکس و ازدواج بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده از آن آماج (ازدواج) می داند.
·        سکس برای جزیره جماعت جوان ماده وسیله و ابزاری است برای نیل به آماجی به نام ازدواج .
·        به زبان شعرای قرون وسطی ازدواج برای جماعت جوان ماده کعبه آمال است و سکس کاروانی با ساربانی برای سفر دشوار در گذر از آزار خار مغیلان و رهزنان و ددان و دیوان و رسیدن به آن.  

·        این انعکاس رئالیستی حریف اما به چه معنی است؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر