۱۳۹۳ شهریور ۲۴, دوشنبه

سیری در جهان بینی مولوی (16)


جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی
(604 ـ 672)
سیری در فیه ما فیه
فیه ما فیه شامل یادداشت‌هایی است که در طول سی سال از سخنان مولانا در مجالس فراهم آمده ‌است.
این سخنان توسط مریدان مولانا نوشته می‌شده است.
تحلیلی از شین میم شین

بادی که در سرای بوزد،
گوشه قالی برگیرد
اضطرابی و جنبشی در گلیم ها پدید آرد
خس و خاشاک را بر هوا برد
آب حوض را زره زره گرداند
درختان و شاخه ها و برگ ها را در رقص آرد.
اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا در این گفتار چندین دیالک تیک مارکسیستی ـ لنینیستی مهم زیر را پیشاپیش توسعه و تعلیم می دهد:

1
 بادی که در سرای بوزد،
گوشه قالی برگیرد
اضطرابی و جنبشی در گلیم ها پدید آرد
خس و خاشاک را بر هوا برد
آب حوض را زره زره گرداند
درختان و شاخه ها و برگ ها را در رقص آرد.
اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا اولا دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت را به شکل دیالک تیک باد ـ قالی، گلیم، خس و خاشاک، آب حوض، درخت،  شاخه و برگ بسط و تعمیم می دهد تا اندیشه ی زیر را تبیین دارد:
·        سوبژکت واحدی می تواند در اوبژکت های متعدد و متفاوت و متنوع مؤثر افتد و آنها را دستخوش تحول سازد.

2
 اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا ثانیا دیالک تیک پدیده و ماهیت را به شکل دیالک تیک احوال گوناگون و جنبش حاصله از وزش باد بسط و تعمیم می دهد و بدرستی، نقش تعیین کننده را از آن  ماهیت (جنبش حاصله از وزش باد)  می داند.
3
 اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا ثالثا دیالک تیک علت و معلول را به شکل دیالک تیک باد و جنبش قالی، گلیم، خس و خاشاک، آب حوض، درخت،  شاخه و برگ بسط و تعمیم می دهد و مقوله علیت را تعلیم می دهد.  

4
اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا رابعا دیالک تیک پدیده و ماهیت را به شکل دیالک تیک جنبش  قالی، گلیم، خس و خاشاک، آب حوض، درخت،  شاخه و برگ و جنبش حاصله از وزش باد بسط و تعمیم می دهد و ماهیت واحدی را باعث پیدایش  پدیده های متعدد و متنوع و متفاوت می داند.
·        این بدان معنی است که ماهیت واحدی می تواند در پدیده های متعدد، متنوع و متفاوتی عرض اندام کند.

·        این تعالیم مولانا از ارزش والائی برخوردارند.

5
 اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا ضمنا با استفاده از مفهوم «از روی حقیقت» تضاد دیالک تیکی نمود و بود را، پدیده و ماهیت را، ظاهر و ذات (باطن)  را تعلیم می دهد و هنر ژرف بینی را و فوت و فن گذار از عالم آشکار و مرئی و سطحی پدیده به اعماق ناپیدا و نامرئی ماهیت را می آموزد.

6
 اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا علاوه بر اینها همه، با استفاده از مفهوم «از روی حقیقت»، از خویشاوندی و پیوند عینی حقیقت با ماهیت پرده بر می دارد.
·        این اندیشه بسیار مهمی است.

·        فریب ظاهر چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی را نباید خورد.

·        چون حقیقت نه در پدیده ها، نه در ظواهر چیزها، بلکه در اعماق است.
·        حقیقت در ورای پدیده ها ست و باید با توجه به «نشان»  پدیده ها (نیما  یوشیج)  پله پله پایین رفت و به حقیقت پنهان در ظلمات اعماق دست یافت.

·        امیر نیگ آیین به همین دلیل از  مفاهیم به عنوان مدارج و پلکان های شناخت نام می برد.

7
 بادی که در سرای بوزد،
گوشه قالی برگیرد
اضطرابی و جنبشی در گلیم ها پدید آرد
خس و خاشاک را بر هوا برد
آب حوض را زره زره گرداند
درختان و شاخه ها و برگ ها را در رقص آرد.
اینهمه احوال، گوناگون می نماید.
اما از روی حقیقت، یک چیز است.
زیرا جنبیدن همه از یک باد است.

·        مولانا عملا و عینا این اندیشه بسیار والا را نمایندگی می کند که حقیقت نه در پدیده ها، بلکه در ماهیات است.
·        به عبارت روشنتر، حقیقت نه در تکان گوشه قالی (پدیده اول)، نه در اضطراب و جنبش گلیم ها (پدیده دوم)، نه در بر هوا رفتن خس و خاشاک  (پدیده سوم)، نه در زره زره گشتن آب حوض (پدیده چهارم) و نه در رقص درختان، شاخه ها و برگ ها، بلکه در حرکت بطور کلی است که منشاء و مادر این پدیده های مرئی است.
·        حرکتی که ناشی از باد است و باد نتیجه اختلاف دمای لایه های هوا و نتیجتا اختلاف وزن لایه های گرم و سرد هوا ست.

8

·        حرکت اما عام است و انتزاعی است.
·        در حالیکه تکان گوشه قالی (پدیده اول)، اضطراب و جنبش گلیم ها (پدیده دوم)، بر هوا رفتن خس و خاشاک  (پدیده سوم)، زره زره گشتن آب حوض (پدیده چهارم) و رقص درختان،  شاخه ها و برگ ها، منفرد اند.
·        می توان گفت که مولانا در این موعظه، دیالک تیک منفرد (خاص) و عام را به شکل دیالک تیک تکان گوشه قالی (پدیده اول)، اضطراب و جنبش گلیم ها (پدیده دوم)، بر هوا رفتن خس و خاشاک  (پدیده سوم)، زره زره گشتن آب حوض (پدیده چهارم) و رقص درختان، شاخه ها و برگ ها و جنبش حاصله از باد بسط و تعمیم می دهد و بدرستی نقش تعیین کننده را از آن عام (جنبش حاصله از باد) می داند.

9
·        مولانا بدین ترتیب، عملا و عینا از خویشاوندی مقوله حقیقت با مقولات ماهیت و عامیت پرده برمی دارد:
·        حقیقت بزعم مولانا و بدرستی نه در عالم چیزهای منفرد و خاص، بلکه در عالم عام آشیان دارد.

·        همه این تعالیم مولانا از ارزش بینشی و معرفتی ـ نظری فوق العاده ای برخوردارند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر