۱۳۹۳ مرداد ۲۱, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (149)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین
قسمت هشتم
انتقام از واقعیت
انتقاد از فرهنگ به مثابه انتقاد از فلسفه
تکمیل گسست از تفکر کلاسیک بورژوائی:
فریدریش نیچه    
ادامه
  
70
 سورن کیرکگارد (1813 ـ 1855)
فیلسوف، مقاله نویس، تئولوگ و نویسنده مذهبی دانمارکی
از مؤسسین اگزیستانسیالیسم
از فلاسفه بورژوائی واپسین



·        مفهوم سوبژکتیویته کیرکگارد در رابطه با «من» تردید آمیز ـ مذهبی، منفرد ـ مجرد با مفهوم سوبژکتیویته اراده به قدرت بی نام و نشان نیچه به هیچ وجه یکسان نبوده است.
·        در این دو مفهوم، جنبه های تفاوت و حتی امکانات آلترناتیوی موضعگیری اجتماعی در تحلیل نهائی واحدی و مطالبات فلسفی واحدی تبیین می یابند و ضمنا تفاوت های فی مابین این دو ـ علیرغم وابستگی اجتماعی و فلسفی واحد ـ  پرده پوشی می شوند. 

·        برای آشنائی با خویشاوندی فلسفی کیرکگارد و نیچه مراجعه کنید به آثار زیر:
·        (کارل لوویت، «کیرکگارد و نیچه»، 1971
·        ج. وال، «نقطه نظرات کیرکگارد»، ص 207، 1938
·        ک. گراو، «نیچه و کیرکگارد»، نیچه پژوهی، جلد 1، 1972)

الف

·        ظاهرا آلترناتیو بنیادی بودن فلسفه سوبژکتیویته ی کیرکگارد، ضمن تأیید «من»، نسبت به صرفنظر نیچه از سوبژکت، ضمن تکذیب «من»، حاکی از سرشته بودن اندیشه اراده به قدرت نیچه به توهم ضد ایدئالیستی است.
·        توهمی که ربطی به رابطه کیرکگارد و نیچه که بعدها ادعا شده، ندارد.

ب
·        ظاهرا نا ایدئالیسم و یا آنتی ایدئالیسم نیچه نه فقط ناشی از بی نام و نشانی بطور فلسفی ـ زبانی (بر اساس فلسفه زبان) توضیح داده شده ی چیزهای سوبژکتیف، بلکه همچنین ناشی از دوپهلوئی سوبژکتیویته بی نام و نشان نیچه و عینیت وارگی عرفانی آن است که گاهی به حساب سوبژکتیویته بی نام و نشان گذاشته شده و یا تحت تابعیت آن قرار داده شده و گاهی در ورای آن جولان داده شده است.
·        ضمنا دوپهلوئی سوبژکتیویته نیچه هرگز بوسیله فلسفه زبان مرتفع نشده است.

ت
·        دو پهلوئی ئی از این قماش ـ قبل از همه ـ در هسته مرکزی فلسفه واپسین نیچه، یعنی در اندیشه موسوم به «برگشت ابدی همیشه همان» نهفته است.

71
 کارل لوویت (1897 ـ 1973) 
از فلاسفه بورژوائی واپسین
فیلسوف آلمانی
موضوع پژوهش:
تفکر نیچه و هایدگر
مؤلف آثار متعدد

·        در سال 1984 بررسی جزء به جزء چندین باره اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» مجددا شروع شد.
·        اندیشه ای که قبلا بوسیله یاسپرس و یا لوویت تشخیص داده شده بود و یا برای حل معمای آن تلاش به عمل آمده بود:

الف
 کارل یاسپرس (1883 ـ 1969)
از فلاسفه بورژوائی واپسین
روانکاو و فیلسوف آلمانی
نماینده فلسفه حیات

·        یاسپرس می نویسد:
·        اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» مبهم ترین اندیشه نیچه است.
·        علیرغم پژوهش های جدی جدید، تعریف رضایت بخشی از آن در دسترس و دیدرس نیست.»
·        (یاسپرس، «نیچه. مقدمه ای برای تفیهم فلسفه او»، ص 310، 1936)

ب
·        این اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان»، علیرغم تلاش های  مذبوحانه قدیم و جدید، معما واره می ماند و از هر راه حل و تعریف منطقی و عقلی تن می زند.

ت
·        حضرات در توضیحات خویش با سه معضل زیر مواجه می شوند:

1

·        اولا باید به کشف این نکته نایل آیند که اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» چه برای گفتن دارد؟
·        آیا بنا بر آن، حوادث، غرایز، اراده ها، پدیده ها و جلوه های نامرئی اند که در برگشت مجدد ابدی اند؟ 

2
·        آیا منظور از آن، برگشت ابدی چیزهای یکسان است و یا برگشت ابدی خود چیزها؟
·        حضرات می خواستند بالاخره تصمیم بگیرند که کدامیک از این موارد مناسب است. 

3  
·        آیا اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان»، تشخیص کوسمولوژیکی (کیهان شناسی) است و یا افشای انتروپولوژیکی (انسان شناسی)  است؟
·        آیا اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان»، یک فرمان اخلاقی است و یا یک تنویر وجود است؟
·        آیا آن یک حکم فلسفی است و یا یک فرضیه طبیعتفلسفی است؟
·        آیا آن مطالبه ای اخلاقی است و یا اسطوره ای است؟ 

پ  
·        سؤال پشت سؤال:
·        مشکل حضرات این بود که چگونه می توان اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» را با دیگر عناصر متشکله اصلی فلسفه نیچه بویژه با «اصل اجتناب ناپذیری»، «تقدم مطلق تفسیر» و  «اندیشه اراده به قدرت» سازگار و دمخور ساخت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر