۱۳۹۳ مرداد ۱۸, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (144)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین
قسمت هشتم
انتقام از واقعیت
انتقاد از فرهنگ به مثابه انتقاد از فلسفه
تکمیل گسست از تفکر کلاسیک بورژوائی:
فریدریش نیچه    
ادامه

47
·        برگشت جاودانه ی همیشه همان اعلام شده در سراسر «حیات» می بایستی شامل حال کاینات هم باشد.
·        برگشت جاودانه ی همیشه همان را اما به هیچ طریق و ترفندی نمی شد در احساس خلاصه کرد.
·        برگشت جاودانه ی همیشه همان حتی با جهان مرئی و مشهود در تضاد قرار داست.
·        (برای اینکه در جهان هرگز چیز همیشه همان نمی ماند تا بطرز جاودانه ای برگردد. مترجم)

48
·        دوپهلوئی اصل ذهنیت (سوبژکتیویته) نیچه رادیکالیزه (افراطی تر)  می گردد و به اسرا آمیزی ختم می شود.

·        (اسرار آمیزی یکی از مقولات اصلی فلسفه و تئوری شناخت خواجه شیراز است. مترجم)

49
·        مفهوم «حیات» و ذهنیت (سوبژکتیویته) بطرز تناقض مندی با هم به وحدت می رسند:
·        یکی دیگری را هم اثبات می کند و هم ضمنا زیر علامت سؤال قرار می دهد، بدون آنکه نفی کند، بدون آنکه تضاد فی مابین را توضیح دهد و حل کند.

50
·        در نتیجه تقدم قایل شدن به اراده، نیچه قبلا هم احساس را در تفسیرپذیر بودنش می فهمید:
·        طرح سوبژکتیویستی احساس نیچه ولونتاریستی (اراده گرائی) است.
·        این ولونتاریسم اما افراطی تر از ولونتاریسم سنسوئالیستی است.

·        مراجعه کنید به احساس، ولونتاریسم (اراده گرائی)، سنسوئالیسم (حسگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری    

الف
·        نیچه به تضاد آشتی ناپذیر میان درک خود از شناخت با سنسوئالیسم ماتریالیستی واقف بوده است.
·        (همانجا، جلد 1، ص 1092)  

ب
·        به دلیل همین طرح، نیچه بر ضد پیشداوری نتراشیده ـ نخراشیده سنسوئالیستی مبارزه می کند که بنا بر آن، احساس ها ما را در جریان حقیقت چیزها قرار می دهند.
·        (همانجا، جلد 3، ص 538)   

ت
·        بنظر نیچه، ادراکات حسی به قضاوت های ارزشی سرشته اند.
·        «شکی نیست که همه ادراکات حسی به قضاوت های ارزشی سرشته اند.»
·        (نیچه، «مجموعه آثار انتقادی»، جلد 1، ص 106)   

پ
·        این قضاوت های ارزشی را هم نمی توان بر ادراکات حسی و احساس ها تنزل داد.

51
·        در مفهوم تفسیر نیچه، موتیو هرمه نویتیک گر ـ فیلولوژی گر با موتیو بیولوژی گر، تحت تابعیت اکت اراده ارزیابی می شوند و بدین طریق به وحدت با هم می رسند.

الف
·        مفهوم تفسیر نیچه بدین طریق، ببرکت توضیح واره مبتنی بر غریزه، ظاهر طبیعی به خود می گیرد.
·        خود ارزیابی اما تحت تأثیر و تابعیت چیزهای اجتماعی می ماند.  

ب
·        بیولوژیسم نیچه منشاء سوسیومورف دارد.
·        (یعنی مناسبات اجتماعی را در نظر می گیرد. مترجم)  
·        (مراجعه کنید به  و. گبرهارد، «توتالیسم نیچه. فلسفه طبیعت بین تحریف و نکبت»، 1983)

ت
·        نیچه «نظام سلسله مراتبی» اجتماعی مبتنی بر فرمان و اطاعت را امری طبیعی ـ تقدیری تلقی می کند و انتقاد از اوضاع اجتماعی و فکری نامتناسب با ایدئال خود را هم به همین سان.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر