۱۳۹۳ مرداد ۱۳, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (137)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

قسمت هشتم
انتقام از واقعیت
انتقاد از فرهنگ به مثابه انتقاد از فلسفه
تکمیل گسست از تفکر کلاسیک بورژوائی:
فریدریش نیچه    
ادامه
  
10
·        نیچه به همین دلیل، موتیو اصلی تمامی توسعه فلسفه را به شرح زیر تصور می کند:

الف
·        «نوعی انتقام از واقعیت.

ب
·        تخریب موذیانه ارزشگذاری ها، ارزشگذاری هائی که چارچوب حیات انسانی را تشکیل می دهند.

ت
·        روحی رضایت ناپذیر که شرایط اهلی سازی را به مثابه شکنجه استنباط می کند و در باز کردن بیمارگونه ی گره هائی که دست و پای او را بسته اند، لذت شهوانی احساس می کند.»
·        (همانجا، ص 740)    

11
·        اندیشه وجود دره عبور ناپذیری میان «حیات» و شناخت،   درونمایه ی اصلی تئوری شناخت منفی نیچه را تشکیل می دهد که به اخلاقی سازی ضد اخلاقی سرشته است:
·        نیچه تاریخ فلسفه و تئوری فلسفه را دروغ محسوب می دارد.
·        اراده را معیار دروغ و اشتباه و حقیقت تلقی می کند.
·        معنای این انتقاد مطلق از تاریخ فلسفه و تئوری فلسفه می بایستی در افشای توهم شناخت دروغین باشد.  
·        هاله تاراندن این توهمات اما به استتار کلاف پیچیده ای از توهمات منجر می شود که ذاتی فلسفه نیچه اند.
·        هواداران و پیروان نیچه نیز بعدها در همین کلاف توهمات گرفتار می مانند.

12
·        نقاب دروغ برداری نیچه از چهره فلسفه نظری از طریق انتقاد از زمان با افشای دروغ دوران خود نیچه در هم تنیده است.
·        بدین طریق این توهم پدید می آید که طرد فلسفه نظری در خدمت انتقاد از فرهنگ است که در برگیرنده مذهب و اخلاق و علم و سیاست است.
·        در نتیجه، انتقاد نیچه از فرهنگ در انتقاد از فلسفه منحل می شود.  

13
·        نیچه تمامی فلسفه قدیم و معاصر را به مثابه ایدئالیسم تلقی می کند.
·        از همین تصور نیچه، توهم مضاعفی تشکیل می یابد:  

الف
·        تشکیل شناخت فلسفی عقلی و عینی تنها بر بنیان ایدئالیسم امکان پذیر است.  

ب
·        و یا ایدئالیسم حاوی غلبه بر خویشتن از طریق گسست با تفکر فلسفی کلاسیک، یعنی صرفنظر از فلسفه نظری است.

14
·        نتیجه این توهمات، بی چون و چرائی فریبای فلسفه حیات از دو طریق زیر بوده است:

الف
·        از طریق طرد فلسفه خرد که بر علمیت، عینیت، حقیقت و پیشرفت شناخت ابرام می ورزد.  

ب
·        از طریق صرفنظر از مقولات علیت، قانون طبیعی، ماده و سوبژکت که گویا همه واقعا ضد ایدئالیسم (ایدئالیسم ستیز)  اند.

15
·        انتقاد نیچه از ایدئالیسم فلسفه خرد همراه با طرد فلسفه نظری، ذاتی موتیو سراسری سیر کلی تفکر نیچه بوده است، اگر هم مضامین و تأکیدات این انتقاد دستخوش جا به جائی هائی بوده اند.  

16

  والتر شولتس (1912 ـ 2000)
فیلسوف المانی 

·        بنظر والتر شولتس، «علیرغم تغییراتی که در آثار نیچه صورت می گیرند، موضع اصلی او همیشه  ثابت می ماند و آن عبارت است از تحقیر متافیزیک خرد سنتی، ضمن طرفداری از متافیزیک حیات.
·        این حیات قوه واقعا حامل و تعیین کننده ی انسان ها جلوه گر می شود.»
·        (والتر شولتس، «فونکسیون و جایگاه هنر در فلسفه نیچه»، کتاب سال بین المللی در رابطه با نیچه پژوهی، جلد 12، ص 5، 1983)  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر