۱۳۹۳ تیر ۱۹, پنجشنبه

تضاد (5)

 
پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

4
تضاد در فلسفه یاکوب بومه

 یاکوب بومه (1575 ـ 1624)  
عارف، فیلسوف و تئوسوف آلمانی
هگل او را «اولین فیلسوف آلمانی» می نامد.
نقاط مرکزی تفکر او:
یکسان انگاشتن طبیعت و خدا
تضاد بمثابه گشتاور ضرور در همه پدیده های واقعیت عینی
اهمیت قوه معرفتی قلب و جسم و روح (اصل زنانه)
لیاقت انسان به آزادی

·        یاکوب بومه اندیشه انطباق اضداد را جامه انجیلی ـ تئوسوفیستی ـ عرفانی می پوشاند و به مثابه رابطه تنش لاینقطع میان خدا، جهان و انسان تلقی می کند. 

·        (تئوسوفیسم آموزش مذهبی ئی است که بنا بر آن، درک معنی کلیه چیزها تنها در عروج عرفانی به سوی خدا می تواند حاصل آید. مترجم)

·        بومه (از عرفای آلمانی) به نقش شرهای اخلاقی، به مثابه ضد فعال خیرهای اخلاقی در حیات انسانی اشاره می کند:
·        شر ـ به عنوان ضد خیر ـ ضروری است و به پیروزی خیر کمک می رساند.

IV
تضاد در فلسفه کلاسیک آلمان

 یوهان گئورگ هامان (1730 ـ 1788)
فیلسوف و نویسنده آلمانی
نماینده هیچدانی سقراطی
مدافع ایمان مذهبی
منتقد روشنگری و خرد
از نمایندگان جنبش ارتجاعی «هجوم و فشار»

·        آموزش مربوط به انطباق اضداد که در گذر از هامان، هردر، گوته و شیللر، به فلسفه کلاسیک آلمان راه پیدا می کند، برای تدوین آموزش هگل در زمینه ی تضاد (که مارکس و انگلس از موضع انتقادی بدان می پیوندند) اهمیت چشمگیری داشت.

1
تضاد در فلسفه لایب نیتس

 گوتفرید ویلهلم لایب نیتس (1646 ـ 1716)
فیلسوف، دانشمند، ریاضی دان، دیپلومات، فیزیکدان، مورخ، سیاستمدار، کتاب شناس و دکتر در حقوق دنیوی و کلیسائی
ایدئالیست عینی.
روح یونیورسال زمانه خویش

·        لایب نیتس به طرح سلسله ای از اصول می پردازد که به فهم جهان در تضادمندی درونی اش کمک تعیین کننده ای می رساند.
·        لایب نیتس با طرح اضدادی از قبیل تداوم و شکست (پیوست و گسست)، پریواتیو (سلب امکانات دیگر به سبب تحقق امکان معینی) ـ په تیتوس (حرکت در راستای امکانات تحقق نیافته) و با درک خاصی از وحدت و کثرت، عام و خاص (نه بمثابه تعاریفی از اضداد منطقی صرف، بلکه بمثابه شیوه وجودی تنگاتنگ بهم پیوسته آنها)، اصول مهم دیالک تیک هگل را تدارک می بیند.

2
تضاد در فلسفه ایمانوئل کانت

آرامگاه کانت در کالینگراد  
ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804) 
بنیانگذار فلسفه کلاسیک آلمان
از مهمترین فلاسفه عصر روشنگری
کتاب او تحت عنوان «نقد خرد محض» 
نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن است.
حوزه های پژوهش کانت:
تئوری شناخت
اتیک (اخلاق): «نقد خرد عملی»
استه تیک (زیبائی شناسی): «نقد قوه قضاوت»
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
تابلوی مقولات کانت:
کمیت
کیفیت
رابطه
مودالیته
وحدت
واقعیت
جوهر ـ تصادف
امکان
کثرت
نفی
علت ـ معلول
وجود
کلیت
تحدید
تأثیر متقابل
ضرورت

1
·        شناخت این نکته که مقوله «تضاد» فقط به حوزه منطق تعلق ندارد، بلکه قادر به انعکاس واقعیات امورعینی مربوط به طبیعت و جامعه است، با پیشرفت علوم طبیعی در قرن هجدهم و نوزدهم تقویت می شود.

2
·        تشدید تضادهای عینی جامعه سرمایه داری به میزان زیادی سبب می شود که مسئله تضاد در فلسفه کلاسیک آلمان مورد بحث قرار گیرد.

3
·        کانت در نوشته ای تحت عنوان «تلاش به نگارش»، مفهوم متغیرهای منفی را وارد «حکمت جهانی» می کند (1763)، تضاد واقعی را در جوار (تضاد منطقی) تناقض منطقی قرار می دهد.

4
·        منظور او از تضاد واقعی عبارت بوده از «دو تعین ستیزنده با هم»، که در یک چیز واحد، «دریک سوبژکت واحد وجود دارند»، اما این دو ضد « ناقض یکدیگر نیستند»، چون در این صورت با تناقض منطقی یکی می شود، بلکه آنها «هر دو مثبت اند.»

5
·        اگرچه در قاموس کانت، نتیجه نهائی تضاد واقعی صفر اعلام می شود و گرایشات متضاد صراحتا به عنوان سرچشمه و نیروی محرکه هر حرکت و توسعه قلمداد نمی شوند، بلکه همدیگر را تا حدودی و یا بطور کلی نفی می کنند، با این حال اندیشه ای زاده می شود که نتیجه اش «چیزی» است.

6
·        کانت ـ اما ـ این تمایز تناقض منطقی و تضاد واقعی را در آثار بعدی اش پیگیری نمی کند.
·        و لذا او در «آنتی نوم های خرد محض» اگرچه به ردیابی تضادهای دیالک تیکی واقعی در طبیعت و شناخت انسانی نایل می آید، ولی آنها را ـ روی هم رفته ـ به عنوان تناقضات منطقی محسوب می دارد.        

·        (آنتی نوم به تناقض مندی یک و یا دو حکم (جمله، فکر)  اطلاق می شود، که هر دو ضد می توانند معتبر باشند.
·        هر حکم حقیقی و نفی آن، با هم آنتی نوم تشکیل می دهند. مترجم

·        مراجعه کنید به آنتی نوم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

7

·        اما بقول لنین، این امر از ارج خدمات بزرگ کانت نمی کاهد، که «دیالک تیک را از شر دلبخواهی گری رها می سازد»، ضرورت تضاد را نشان می دهد و «منفیت درونی را» بمثابه «اصل حیاتمندی کلیه چیزهای طبیعی و روحی می داند.» 
·        (کلیات لنین، جلد 38، ص 90)  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر