۱۳۹۳ تیر ۱۸, چهارشنبه

تضاد (4)

  
پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

2
تضاد در فلسفه کوزانوس

 نیکولاس کوزانوس (1401 ـ 1464) 
فیلسوف، تئولوگ، ریاضی دان، کاردینال
از نخستین هومانیست های آلمانی
در دوره گذار از قرون وسطای واپسین به عصر جدید آغازین.

·        در تعالیم کوزانوس موسوم به انحلال اضداد، این افکار نو ـ برای اولین بار ـ مورد بررسی فلسفی قرار می گیرند.
·        حرکت و سکون، «شدن» و «فنا شدن» (تشکیل و زوال)، مقاومت و تلاش نشانگر تضادمندی همه چیزها محسوب می شوند.
·        وحدت واقعی اضداد در طبیعت، پذیرفته می شود و در مثال های زیر نشان داده می شود :

1
·        وحدت اضداد (دیالک تیک)  خط منحنی ـ خط مستقیم

2
·         وحدت اضداد (دیالک تیک)  چند گوشه ـ  دایره

3
·         وحدت اضداد (دیالک تیک)  نور ـ ظلمت

4
·        وحدت اضداد (دیالک تیک)  گرما ـ سرما

·        کوزانوس گذار فراتر رونده از توان تفکر بشری و فراتر رونده از «قانون تناقض ممنوع»، اضداد «پایان مند» به «بی پایان» و وحدت نهائی آنها را موازی با وحدت همه اضداد در ذات حق (مطلق) تلقی می کند.
·        بنظر او در ذات حق،  کلیه اضداد بر هم انطباق می یابند و منحل می شوند.

·        (با اندیشه خالی از تضاد بودن ذات حق در فلسفه سعدی هم مواجه می شویم:

بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
غنی ملکش از طاعت جن و انس
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی» ، ص  1 ـ 3)  
·        مترجم)

·        تعریف کوزانوس از انطباق اضداد، بدین طریق، ماهیتا در راستای آشتی اضداد واقعی جهان در ذات حق است و لذا حاوی ناپیگیری های تئولوژیکی ـ عرفانی است.
·        اما علیرغم آن در فلسفه کوزانوس ـ برای اولین بار در تفکر فلسفی عصر جدید ـ دیالک تیک واقعی چیزها و تضادمندی واقعی آنها مطرح می شود.

·        (فلسفه کوزانوس در اثری تحت عنوان «خرد ـ انسان ـ تاریخ» مفصلا مورد بحث قرار گرفته است.
·        مراجعه کنید به خرد ـ انسان ـ تاریخ در تارنمای دایرة المعارف روشنگری. مترجم)  
    
3
تضاد در فلسفه جوردانو برونو

 جوردانو برونو (1548 ـ 1600) 
فیلسوف، شاعر و کشیش انقلابی و پرشور ایتالیائی
که از سوی تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک
به مرگ در تل آتش محکوم شد.
نظریات اتیکی (اخلاقی)  جوردانو برونو در مبارزه بر ضد اتیک تئوسانترال 
و دگم های اخلاقی کلیسای کاتولیک از اهمیت چشمگیری برخوردارند.
او از حقانیت اخلاقی مبارزه عقل بر ضد عرفانگرائی مذهبی و بر ضد اوتوریته کلیسا سخن می راند 
و از آن با شناخت علمی مبتنی بر حقیقتگروی به دفاع برمی خیزد.

·        جوردانو برونو به دنبال کوزانوس، از اندیشه انطباق اضداد، درک و استنباط دیگری ارائه می دهد، که به واقعیت نزدیکتر بوده است:
·        یکی از دو ضد همیشه اصل ضد دیگر است.
·        تغییرات دایره وارند، زیرا هر دو ضد بالاخره بر هم انطباق می یابند.
·        بدین طریق عشق، نوعی نفرت است و بر عکس.
·        پزشک، پادزهر را از زهر تهیه می کند و الی آخر.

·        «هرکس بخواهد به ژرفترین اسرار طبیعت پی ببرد، باید حداقل و حداکثر را در اضداد مورد توجه و بررسی قرار دهد.
·        کشف اضداد پس از یافتن نقطه وحدت، جادوی ژرفی است.»
·        (جوردانو برونو، «راجع به علت، اصل و یگانه»، ص 190)

·        درک برونو از انطباق اضداد نیز سرانجام به جوهر الهی ختم می شود.

·        در ذات خدا همه اضداد در هم ذوب و یکی می شوند، یعنی منحل می شوند.
·        با این تفاوت که انطباق و انحلال اضداد در جوهر الهی، ذاتی آن اند و بطور پانته ئیستی مطرح می شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر