۱۳۹۲ آبان ۱۰, جمعه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (77)

«باید از مواضع روحانی 
در خصوص خلع سلاح کامل هسته ای و دیگر سلاح های کشتار جمعی 
قاطعانه دفاع کرد.
اپوزیسیون باید بیاموزند که اشخاص مهم نیستند، 
بلکه ایده ها مهم اند، ولو اینکه سخنان روحانی پشتوانه عملی نداشته باشد.»
سرچشمه :
صفحه فیس بوک  حریف
میم حجری

·        با احترامات فائقه باید گفت که این دو جمله حریف فاقد انسجام منطقی اند.

·        چرا؟

1

·        برای اینکه کسی می تواند «در خصوص خلع سلاح کامل هسته ای و دیگر سلاح های کشتار جمعی» موضع معنامند بگیرد که خودش آنها را حداقل در اختیار داشته باشد.

2

·        به همین دلیل  گفتگو و عقد قراردادهای خلع سلاح در خصوص تسلیحات اتمی و غیره میان مثلا اتحاد شوروی سابق و امریکا و غیره  صورت می گیرد و نه میان این و آن.

3

·        و گرنه برای موضعگیری دولت هائی که در خصوص تسلیحات امحای جمعی مفلسین فی الارض اند، کسی تره خرد نمی کند.
·        طبیعی است که جمهوری روحانی موافق خلع سلاح اتمی و غیر اتمی باشد تا جنگ ها فقط با چوب و چماق و قمه و قداره  صورت گیرند، بسان زمان رسول اکرم و حتی هزار سال قبل از رسول اکرم.

4

·        با پوزش از حریف، حمایت از چنین کسانی نه نشانه خردی خارق العاده و فهم و فراستی ستایش انگیز، بلکه در بهترین حالت  نشانه حواس پرتی است.
·        این بدان می ماند که کسی از هیچکاره ای در زمینه معینی به حمایت برخیزد و این کار بیهوده و بی محتوا را به عنوان برنامه عملی ـ سیاسی خود جار بزند و حتی حشرات فی الارض را از خنده روده بر کند.

حریف
ایده ها مهم اند، ولو اینکه سخنان روحانی پشتوانه عملی نداشته باشد.

1

·        مفهوم «ایده ی فاقد پشتوانه عملی» به چه معنی است؟

2

·        ایده ی فاقد پشتوانه عملی در بهترین حالت به وعده سر خرمن می گویند.  

·        مثال فی البداهه در این باره می تواند به قرار زیر باشد:
·        حسن روحانی به حریف آواره بگوید که سال دیگر صد میلیون دلار از اموال روحانیت به حساب پناهندگان آواره از دیار یأجوج و مأجوج واریز خواهد شد.
·        و حریف پاشنه دهن برکشد و به تبلیغ پر آب و تاب حمایت دست و دل بازانه روحانیت از مستضعفین آواره در جهان بپردازد.

3

·        ضمنا چگونه می توان از ایده ی فاقد پشتوانه عملی و یا از وعده سر حرمن روحانی و روحانیت دفاع کرد و خود را مضحکه هر کسی که ذره ای مغز در کله دارد، قرار نداد؟

4

·        هر کس که لبی از مارکسیسم مرحوم که سهل است، از دیوان حافظ تر کرده باشد می داند که محک حقیقت ایده ها، پراتیک (تجربه و عمل) است و نه ادعای توخالی.

خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد.

5

·        منظور خواجه و مارکس این است که محک صحت دعاوی، تجربه است، یعنی پشتوانه عملی است و نه خود وعده سر خرمن و یا ادعای بد تر از باد معده.

6

·        در غیر این صورت، حمایت از هر پرت و پلائی توجیه و حتی ایدئالیزه می شود. 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر