۱۳۹۲ آبان ۱۷, جمعه

سیری در تراژدی مهره سرخ (31)


اثری از سیاوش کسرائی 
 شین میم شین

اما به گشت روز و شب و ماه و سالیان
دندانه زمان
زر بفت عمر و وقت خوشت را
خاموش وار می جود و پاره می کند

آن مهره هر پلیدی و هر پستی
ناداری و ندانی و بیداد و بیم را
پیش تو
همچو نقش پدیدارمی کند
و این گونه
چشم های تو
بر درد روزگار
بیدار می کند

·        معنی تحت اللفظی:
·        اما با گذشت زمان، زربفت عمر و وقت خوشت تخریب می شود.
·         آن مهره چشم تو را به روی واقعیت زندگی می گشاید.
·        تو را با پستی و پلیدی و فقر مادی و معنوی و بیداد و بیم آشنا می سازد و از خواب غفلت از درد روزگار بیدار می کند.

·        سیاوش در این بند شعر به فونکسیون مهره سرخ اشاره دارد.

1
اما به گشت روز و شب و ماه و سالیان
دندانه زمان
زر بفت عمر و وقت خوشت را
خاموش وار می جود و پاره می کند

·        این روند و روال ربط زیادی به مهره سرخ ندارد:
·        با گذشت زمان همه پیر و خرد و خراب می شوند.
·        این روند و روال حتی شامل حال جمادات و نباتات و جانوران می گردد:
·        این همان سیکل طبیعی ئی است که هر چیز بناچار طی می کند:
·        پدید می آید، رشد کمی و کیفی می کند و رو به زوال می رود.

2
آن مهره هر پلیدی و هر پستی
ناداری و ندانی و بیداد و بیم را
پیش تو
همچو نقش پدیدارمی کند
و این گونه
چشم های تو
بر درد روزگار
بیدار می کند.

·        در این بند شعر صحت حدس ما تأیید می شود:
·        ما گفتیم که سیاوش مهره سرخ به مثابه نماد و سمبل جهان بینی پرولتاریا به خدمت می گیرد:
·        اکنون مهره سرخ بسان جام جهان نما سوبژکت حامل خود را با دیالک تیک هستی اجتماعی آشنا می سازد:  

الف
·        با دیالک تیک پاکی و پلیدی

ب
·        با دیالک تیک بزرگواری و پستی

ت
·        با دیالک تیک ثروت و فقر

پ
·        با دیالک تیک دانائی و نادانی

ث
·        با دیالک تیک داد و بیداد

ج
·        با دیالک تیک امید و بیم

3
و این گونه
چشم های تو
بر درد روزگار
بیدار می کند.

·        آشنائی با دیالک تیک هستی اجتماعی، سوبژکت حامل مهره را از خواب غفلت نسبت به درد روزگار بیدار می سازد.

·        اگر منظور سیاوش از مهره سرخ، جهان بینی سرخ پرولتاریا نیست، پس چیست؟

آن می کند به کار که برخیزی
با اردوی ستم
تا پای جان بمانی و بستیزی
هر چند دل به خدمت کاشانه می نهی
اما جهان به پیش تو لشگر کند به صف
بر تیر هر بلا
آنک تویی هدف
شمشیر می خوری
شمشیر می زنی

·        معنی تحت اللفظی:
·        مهره سرخ کاری می کند که تو برخیزی و با اردوی ستم قلطعانه و پیگیرانه بستیزی.
·        اگرچه قصد تو خدمت به میهن است، اما جهان بر ضد تو لشکر می آراید.
·        آنگاه تو بر تیر هر بلا هدف می شوی.
·        زخم برمی داری و زخم می زنی.

1
آن می کند به کار که برخیزی
با اردوی ستم
تا پای جان بمانی و بستیزی

·        جذب جهان بینی همان، مقاومت در برابر اردوی ستم و مبارزه بی امان تا پای جان همان!

·        چرا؟

·        بستن مهره سرخ نشسته بر بازوبند به بازو چه ربطی به مقاومت در برابر اردوی ستم و مبارزه بی امان تا پای جان بر ضد آن دارد؟

2

·        وقتی می گوییم که سیاوش شاعری همزمان حکیم و فیلسوف است، به همین دلیل است:

·        نفوذ تئوری در جان کسی همان و بی تابی مهارناپذیر او همان.

·        وقتی کسی هنر پرورش مرغ را فراگیرد، تنها سودائی که بر سر خواهد داشت، دایر کردن مرغداری و جامه عمل پوشاندن به تئوری مرغ پروری است. 

·        وقتی کلاسیک های مارکسیسم می گویند که تئوری پس از نفوذ در ضمیر توده به قدرت مادی بدل می شود، منظورشان همین است:
·        از آن خود کردن جهان بینی طبقه کارگر بنی بشر را بلحاظ کیفی زیر و رو می کند:
·        سوبژکت واره می کند.
·        سوبژکت وارگی (فاعلیت) با شناخت  و شعور پیوندی ناگسستنی دارد.
  
3

·        سیاوش در همین چند واژه پاسخی روشن به یاوه های هر روزی این و آن می دهد:
·        بدون اشاعه ی شعور انقلابی انتظار خیزش توده ای و تحول بنیادی جامعه و جهان ابلهانه است.
·        و شعور انقلابی نه مادر زادی و جبلی و خود به خودی، بلکه اکتسابی است، آموختنی است.
·        یاد دادنی است.
·        یاد گرفتنی است.
·        کار عرقریز فکری و تا حدودی جسمی است.

·        پیش شرط مقاومت در مقابل زور و ظلم و مبارزه بر ضد آن تسلط بر جهان بینی علمی و انقلابی است.
·        در غیر این صورت بنی بشر بسان خر مادام العمر ستم می بیند و زجر می کشد و روزگارش رفته رفته چه بسا بدتر می شود تا بهتر.

4
هر چند دل به خدمت کاشانه می نهی
اما جهان به پیش تو لشگر کند به صف

·        سیاوش در این بیت قصد ابلاغ چه نکته ای را دارد؟
·        منظور از مفهوم «دل به خدمت کاشانه نهادن» چیست؟

5

·        سیاوش به احتمال قوی قصد توضیح دیالک تیک ملی و بین المللی را دارد:
·        او دیالک تیک داخلی و خارجی را به شکل دیالک تیک کاشانه و جهان بسط و تعمیم می دهد و از عینیت این دیالک تیک میهن و جهان پرده بر می دارد:
·        پدیده و روندی که اصلا دست سوبژکت ملی نیست.

·        به محض شروع مقاومت در مقابل ظلم و مبارزه بر ضد آن، به محض خدمت به کاشانه، جهان به صف آرائی لشکر در پیش او دست می زند.
·        فرمولبندی سیاوش سنجیده تر، اندیشیده تر، دقیق تر و ظریف تر از آن است که در نگاه اول تصور می شود:

6
هر چند دل به خدمت کاشانه می نهی
اما جهان به پیش تو لشگر کند به صف

·        سیاوش نمی گوید:«اما جهان به ضد تو  لشکر کند به صف.»
·        بلکه می گوید:
·        «اما جهان به پیش تو لشکر کند به صف.»

·        این بیت شعر به همین دلیل تأمل انگیز است:

الف

·        شاید منظور سیاوش این باشد که ورود سوبژکت ملی به رزم طبقاتی به انقطاب نه تنها نیروهای ملی، بلکه حتی بین المللی منجر می شود:
·        در طرفة العینی از سوئی جامعه دو شقه می شود:
·        بخشی از آن به هر دلیلی بر علیه سوبژکت انقلابی موضع می گیرد و بخش دیگر بر له او.

·        درست به همین سان از سوی دیگر، جهان در طرفة العینی دو شقه می شود:
·        بخشی از آن بر علیه سوبژکت انقلابی موضع می گیرد و بخش دیگر جهان بر له او.

ب


·        خود سوبژکت انقلابی نیز به محض جذب جهان بینی طبقه کارگر دو شقه می شود و نسبت به نیروهای ملی و بین المللی سنگر می گیرد:
·        محمد علی عموئی می گفت:
·        «اگرچه آدمی دهه ها در زندان تنها ست، اما با رشته های نامرئی با جهانی رابطه دارد:
·        به هر شکست ویتکنگ اشک می ریزد و از هر پیروزی آن مست می شود.
·        این فاتحه ای بلند بر تنهائی و بیکسی سوبژکت انقلابی است.» (نقل به مضمون)

·        منظور سیاوش نیز به احتمال قوی همین است.
·        دیالک تیک ملی و بین المللی!
·        دیالک تیک ناسیونالیسم پرولتری و انتزناسیونالیسم پرولتری!
·        دیالک تیک وطن و جهان به مثابه کلیه وطن های زحمتکشان

7

 بر تیر هر بلا
آنک تویی هدف
شمشیر می خوری
شمشیر می زنی

·        در این صف آرائی ملی و بین المللی، سوبژکت انقلابی آماج حملات دشمن می شود و دشمن آماج حملات او:
·        شمشیر می زند و شمشیر می خورد:
·        زخم می زند و زخم برمی دارد.

·        آریانپور خواهد گفت:
·        «مبارزه انقلابی سوبژکت انقلابی را از ابتذال روزمره رها می سازد و چشم انداز بکلی دیگری در برابرش می گشاید.»
·        (نقل به مضمون)   
  ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر