۱۳۹۲ آبان ۱۴, سه‌شنبه

سیری در تراژدی مهره سرخ (30)


اثری از سیاوش کسرائی 
 شین میم شین
 پیشکشی سرشته به سپاس به
شهرام

آری
آن مهره، آن نگین
آن لعل در نشسته به بازو بند
چون دانه های دلکش جادویان
کان را درون شعله آتش می افکنند
نا گه تو را ز خانه و کاشانه می کند
آواره می کند.

·        معنی تحت اللفظی:
·        مهره سرخ نشسته در قلب بازوبند، چیزی از جنس دانه های دلکش جادوگران است که به شعله های آتش می پاشند.
·        همین مهره سرخ است که آدمی را به کندن از خانه و کاشانه وامی دارد و دربدر دیار غربت می کند.

1

·        در این بند شعر، حدس ما در بخش پیشین تأیید می شود:
·        ما گفتیم که باید به جای مهره سرخ، جهان بینی پرولتاریا را گذاشت.
·        و ضمنا گفتیم که تراژدی مهره سرخ را نباید بازتولید مکانیکی تراژدی رستم و سهراب تصور کرد.
·        در این تراژدی سیاوش، روح زمان معاصر جاری است.
·        این تراژدی بلحاظ فرم و عناصر فرمال همان تراژدی حکیم طوس است، ولی بلحاظ محتوا، تراژدی بکلی دیگری است.

2

·        مهره سرخ نشسته در قلب بازوبند در قاموس سیاوش، از جنس دانه های دلکش جادوگران است که به شعله های آتش می پاشند تا به قوه ی جادوئی آنها ارواحی را از خواب هزاره ها بیدار سازند و در هیئت اشباحی به میان آدمیان آورند.

·        اما منظور سیاوش از این تشبیه و تصویر چیست؟

3
آری
آن مهره، آن نگین
آن لعل در نشسته به بازو بند
نا گه تو را ز خانه و کاشانه می کند
آواره می کند.

·        مهره سرخ نشسته در قلب بازوبند، پهلوان را به کندن از خانه و کاشانه برمی انگیزد، آواره می سازد تا اراده تاریخ را مادیت بخشد، اراده ای را که پهلوان مکلف به جامه عمل پوشاندن بدان است:
·        سهراب سیاوش هم درست به همین دلیل و به همین نیت آمده است.
·        هدف سهراب از این سفر وحدت با رستم و براندازی استبداد و استقرار صلح ابدی است.
·        هدف سهراب شرکت در جنگی واپسین است به قصد پایان دادن به جنگ بطور کلی. (تراژدی مهره سرخ)

·        این اما به چه معنی است؟  

·        برای پاسخ به این پرسش باید به نقش و فونکسیون مهره سرخ و یا به قول سیاوش به نقش و فونکسیون دانه های دلکش جادویان پی برد.
·        جادوگران با افشاندن دانه ها بر شعله های آتش، ارواح نیاکان بشری را از خواب سنگین هزاره ها بیدار می کنند و در هیئت اشباح، پیش چشمان حیرت زده تماشاچیان نمودار می سازند و پرده از رازهای سرپوشیده پنهان در اعماق تاریخ  برمی درند.

5

 
·        مهره سرخ نیز همین نقش و فونکسیون را به عهده دارد.
·        مهره سرخ حامل پیام گذار بشریت از جامعه طبقاتی به جامعه بی طبقه است که در عین حال به معنی گذار بشریت از ماقبل تاریخ به تاریخ حقیقی او ست.

·        سیاوش به احتمال قوی جمله قصار رسولان رهائی را در نظر داشته است:
·        «شبحی در اروپا در گشت و گذار است:
·        شبح کمونیسم!»
·        هراس انگیز و امید بخش همزمان!
  
·        سیاوش درست به همین دلیل از دانه های دلکش جادویان سخن می راند که بر شعله های فروزان آتش می افشانند تا ارواح هزاره ها را، ارواح کمونیسم آغازین را در هیئت اشباح به رقص بر انگیزند.

آری تو را به گردش چشمی
با شهر و با دیار و چه بسیار مردمان
با مهر و کینه های بسا ناشناخته
پیوند می زند.

·        معنی تحت اللفظی:
·        مهره سرخ مهره پیوند حامل آن با شهر و دیار و مردمان  بیشمار است:
·        مردمانی که با حامل آن با رشته های مهر و یا کین پیوند دارند.

·        این بند شعر سیاوش به چه معنی است؟ 
1

·        این بدان معنی است که بستن مهره سرخ به بازو، از آن خود کردن جهان بینی پرولتاریا، به دوش کشیدن پرچم رهایش اجتماعی تحولی کیفی در پهلوان مربوطه پدید می آورد:

الف

·        از آن خود کردن جهان بینی پرولتاریا همان و پایان هیچ وارگی، زباله وارگی همان!

ب

·        بدوش کشیدن پرچم رهایش اجتماعی همان و سوبژکت وارگی (کسب فاعلیت تاریخی) همان!   

2

·        این به معنی پایان قطعی بی تفاوتی فردی و اجتماعی است:

الف

·        این بدان معنی است که در نظر حامل مهره سرخ، بشریت نه به مثابه توده همگون و یکسان، بلکه به مثابه پدیده ای دوگانه جلوه گر می شود.
ب

·        به مثابه دیالک تیکی از محکوم و حاکم، ستمکش و ستمگر، مولد و انگل، دوست و دشمن!

ت

·        به مثابه دیالک تیکی از خیر و شر، زیبا و زشت، حق و باطل، ترقی و ارتجاع.

پ
آری تو را به گردش چشمی
با شهر و با دیار و چه بسیار مردمان
با مهر و کینه های بسا ناشناخته
پیوند می زند.

·        این ضمنا بدان معنی است که بشریت نیز حامل مهره سرخ را دیگر به مثابه عنصری خنثی، بی بو و بی خاصیت تلقی نمی کند.
·        حامل مهره سرخ در دید مردم ـ چه در داخل کشور و چه در مقیاس جهانی ـ مورد مهر و قهر، عشق و نفرت قرار می گیرد:
·        توده های مولد و زحمتکش به حامل پرچم سرخ رهایش اجتماعی هم در داخل کشور و هم در سراسر جهان عشق می ورزند و اقلیت انگل و پتیاره تف به روی او می اندازند و نسبت به او کین می ورزند.

ث
·        منظور سیاوش از پیوند همین است:
·        حامل مهره سرخ از سوئی ضمیر خروشان توده ها را تسخیر می کند و به زیور شعر و ترانه و تندیس و تابلوی نقاشی و قصه و خاطره مزین می شود و از سوئی به توپخانه تحقیر و توهین و تخریب طبقه حاکمه و عمال آن بسته می شود و لجن مالی می گردد.


·        در فیلم مربوط به قیام دهقانی تحت رهبری پوگاچف، دهقان ژنده پوش پوگاچف اسیر در قفس و دست و پا در غل و زنجیر را نشان کودک برهنه در بغل خویش نشان می دهد و در گوشش بسان رازی سر به مهر زمزمه می کند:
·        «نگاه کن و چهره اش را به خاطر بسپار!
·        این بوگاچف رهبر دهقانان است!» 


·        به قول سیاوش، حامل مهره سرخ است!
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر