۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

تئوری هنر (4)


پروفسور دکتر ویلهلم گیروس
برگردان شین میم شین
پیشکش به لئو لیونی

·        در اروپا، ظاهرا هلنی ها نخستین کسانی بوده اند که موشکافانه به تئوری هنر پرداخته اند.

1
 افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان سقراط


تماشای ایده عینی بوسیله روح در ایام تهی بودن از جسم


·        افلاطون هنر را به مثابه بازسازی مرحله دوم می نامید.

الف

·        تصویر آغازین حقیقی هر چیز بطور حسی قابل ادراک، بنظر افلاطون، ایده بوده است. 

ب

·        ایده بنظر افلاطون تنها چیز حقیقتا موجود است.

ت

·        هر چیز منفرد دیگر فقط بازسازی نافص و نارسای ایده است.

پ

·        بازسازی هنری بازسازی دیگری از بازساخته ناقص و نارسای اولین است و لذا بازسازی بمراتب ناقص تر و نارساتری است.

ث

·        افلاطون به همین دلیل، هنر را در مقایسه با فلسفه به مثابه فرم کم ارزش تری از شناخت تلقی می کند.
·        چون فلسفه با خود ایده سر و کار دارد.
·        در حالی که هنر به بازسازی بازساخته ی ناقصی از ایده می پردازد.

2

·        این دوئالیسم میان شناخت عالی فلسفی و شناخت نازل هنری تار و پود فلسفه ایدئالیستی را تا هگل تشکیل می دهد.

3


·        بنظر توماسیوس (1655 ـ 1728) فیلسوف و حقوقدان آلمانی ـ به عنوان مثال ـ «مستضعفین» به شعر نیاز مبرم دارند.

·        برای اینکه آنها هنوز ظرفیت حقیقت فلسفی را ندارند و برای نزدیک تر شدن به حقیقت به «اختراعات مختلف» نیاز دارند.     

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر