۱۳۹۱ اسفند ۱۱, جمعه

دیالک تیک آنالیز و سنتز (دیالک تیک تجزیه و تحلیل و ترکیب) (1)

دیالک تیک آنالیز و سنتز 
(دیالک تیک تجزیه و تحلیل و ترکیب) (1)

 آنالیز (تجزیه و تحلیل)  (1)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

·        آنالیز (تجزیه و تحلیل)  بطور تحت اللفظی به تجزیه کردن، قطعه قطعه کردن، تقسیم کردن اطلاق می شود.
 
·        آنالیز (تجزیه و تحلیل)  )  به روش بررسی و شناخت اشیاء مادی و فکری اطلاق می شود که ماهیتش در تجزیه عملی و یا فکری هر کل به اجزای متشکله آن، هر چیز مرکب به عناصر متشکله آن است.

·        آماج آنالیز به شرح زیر است: 
الف

·        تمیز خواص و روابط ماهوی از خواص و روابط غیرماهوی

ب

·        تمیز خواص و روابط ضرور از خواص و روابط تصادفی

ت

·        تمیز خواص و روابط عام از خواص و روابط منفرد

1

·        بدین طریق نفوذ از مشاهده بی تمیز پدیده کلی به شناخت ماهیت آن و کشف قانونمندی های تعیین کننده آن امکان پذیر می گردد.
2

·        این امراما از سوی دیگر تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که خواص و روابط تجزیه شده بطورمجزا از یکدیگر در نظر گرفته نشوند، بلکه پیوندهای موجود میان آنها نشان داده شوند.

3

·        یعنی وقتی که آنالیزبا سنتز (ترکیب) همراه باشد.

4


·        آنالیز و سنتز (ترکیب) ـ بمثابه دو روش شناخت متضاد ـ وحدتی دیالک تیکی با هم تشکیل می دهند.

·        (از این رو می توان از دیالک تیک آنالیز و سنتز (دیالک تیک تجزیه و تحلیل و ترکیب) سخن گفت. مترجم)

5

·        آنالیز و سنتز ـ بمثابه بخش هائی از یک متدئولوژی عام علوم ـ  ثمربخشی کامل خود را تنها بر مبنای تئوری ماتریالیستی ـ دیالک تیکی رابطه میان جزء و کل کسب می کند.

·        (یعنی دیالک تیک آنالیز و سنتز با دیالک تیک جزء و کل در رابطه است. مترجم)

6

·        وحدت دیالک تیکی آنالیز و سنتز هم در روند کلی توسعه  شناخت بشری و هم در پله های اصلی منفرد آن نمودار می گردد.
7

·        در روند کلی توسعه  شناخت بشری، شیوه سنتزی آغازین حاکم بر مشاهده واقعیت عینی (که در علوم جهان باستان غالب بوده) بوسیله کردوکار عمدتا آنالیزی (که مشخصه علوم جدید است) جایگزین می شود.

8

·        شاخص توسعه علمی دوران معاصر، وحدت هر دو گرایش آنالیزی و سنتزی است و روندهای تمایز (تفاوت گذاری) و همپیوندی علوم که همزمان صورت می گیرند، حاکی از این امر اند.

I
آنالیز و سنتز در یونان باستان

·        در علوم و فلسفه یونان باستان روش سنتزی مبتدی پدیده های طبیعی غالب بود.

1

·        به قول کلاسیک های مارکسیسم، «یونانی ها از آنجا که هنوز رشد چندانی نیافته بودند که قادربه آنالیز طبیعت باشند، طبیعت را روی هم رفته بمثابه یک کل در نظر می گرفتند.

2

·        در آن دوره، پیوند کلی پدیده های طبیعی در پدیده های منفرد اثبات نمی شد.

3

·        پیوند کلی برای یونانی ها نتیجه نگرش بلا واسطه آنها بود.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 333)     

4

·        علاوه بر این نگرش عمدتا کلی سنتزی بر طبیعت، در آثار برخی از متفکران منفرد، بویژه ارسطو اشاراتی به نقش آنالیز و سنتز و وحدت آندو در پژوهش علمی یافت می شود. 

5

·        بویژه در رشته های ریاضی، در جوار متدهای سنتزی، متدهای آنالیزی نیز توسعه داده می شوند.

6

·        در عناصر اقلیدسی مفهوم آنالیز «تجزیه وتحلیل» برای نشان دادن یک متد اثبات هندسی مورد استفاده قرار می گیرد و آنالیز و سنتز بمثابه روش های اثبات متضاد مطرح می شوند.

الف
متد آنالیزی (متد مبتنی بر تجزیه و تحلیل) 

·        متد آنالیزی (متد مبتنی بر تجزیه و تحلیل) از عناصر ناشناخته و اثبات نشده آغاز بکار می کند و از آنها از طریق روش استقراء قوانینی را نتیجه می گیرد که بمثابه قوانین حقیقی شناخته شده اند.

ب
متد سنتزی (ترکیبی)

·        در حالیکه در متد سنتزی (ترکیبی) قوانین مورد نظر برای اثبات قضایا از قوانین اثبات شده نتیجه گرفته می شوند.

II
آنالیز و سنتز در قرون وسطی

·        مشخصه علوم در قرون وسطی، در وهله اول شیوه نگرش سنتزی یکجانبه است.

الف

·        اما این شیوه نگرش سنتزی بر خلاف نگرش رایج در یونان باستان، نگرش کلی دیالک تیکی ساده لوحانه نیست.

ب

·        این شیوه نگرش سنتزی در قرون وسطی، نتیجه جزمگرائی اصولی اسکولاستیک است که اصول اعتقادی عام را بر پژوهش تجربی مقدم می داند و لذا آزمایش و آنالیز (تجزیه و تحلیل) همه جانبه و مشخص پدیده های طبیعی را بمثابه وسیله شناخت آنها دور می اندازد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر