۱۳۹۱ بهمن ۲۶, پنجشنبه

تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (10)

پروفسور دکتر هانس کورتوم
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین
   
تئوری پیشرفت دیالک تیکی
در فلسفه فلاسفه آلمان

 یوهان گوتفرید هردر (1744 ـ 1803)
نویسنده، شاعر، مترجم، تئولوگ، فیلسوف تاریخ و فرهنگ کلاسیک وایمار (آلمان)
متنفذترین نویسنده و متفکر عصر روشنگری
ستارگان چهارگانه وایمار (هردر، وایلند، گوته، شیللر)
آثار:
بررسی منشاء زبان
ایده هائی راجع به فلسفه تاریخ بشریت
باد و  خورشید
متانقدی بر «نقد خرد محض» کانت 

·        به قول هاینتس اشتولپه، در آلمان هردر بوده که در سال های هفتاد و هشتاد قرن هجدهم میلادی به بنیانگذاری تئوری پیشرفت دیالک تیکی ئی اقدام می کند.

1

·        هردر تحت تأثیر روسو، در اثری تحت عنوان «فلسفه تاریخی ئی هم برای آموزش بشریت» (1714 میلادی)، تئوری پیشرفت مکانیکی ـ خطی را دور می اندازد.
·        زیرا آن تئوری، ایام کودکی بشریت را بمثابه ایام جهل، خرافه و توحش، بطرزی کاملا منفی ارزیابی کرده و به تجلیل مطلقا مثبت از عصر جدید پرداخته بود.

2
·        هردر می نویسد :
·        «نخست قوائی تشکیل، تقویت و تکامل یافته اند، تربیت شده اند، قوائی که بقایای پژمرده آنها امروزه هنوز هم وجود دارند.

3

·        اگر خدا ایام توحش را هدیه تان نکرده بود و در زیر ضربات بی حد و حصر، حفظش نکرده بود، از تو چه می ماند ای اروپای سیاست زده بدبخت، که اکنون کودکانت را می خوری و زباله وار دور می افکنی و با این همه خردمندی، شوره زاری بی حاصل بیش نیستی؟»

4

·        هردر در حکم زیر منظور خود را از صراحت بیشتری می گذراند:
·        «آیا نباید پیشرفت و توسعه از آنچه که ما می شناسیم، بمراتب بالاتر باشد؟»

5
 
·        هردر نیز پس از رد تئوری مکانیکی ـ خطی پیشرفت، ناگزیر به موضع تئوری توسعه دایره وار می افتد، ولی او هم در آن موضع درجا نمی زند.
·        از این رو ست که ما در کتاب او تحت عنوان «ایده هائی راجع به فلسفه تاریخ بشریت» (1782 ـ 1791 میلادی) می خوانیم : 
·        «ما همه جا در تاریخ تخریب را می بینیم، ولی درنمی یابیم که آنچه بر ویرانه ها ساخته شده، بمراتب بهتر از آن بوده که تخریب شده است.»
·        (هردر، بخش سوم، کتاب 15)

6
·        هردر ضمنا توضیح می دهد:
·        «همه تردیدها و شکوه های انسان ها از آشفتگی و هرج و مرج در تاریخ و عدم وجود پیشرفت روشن خیر و نیکی در تاریخ ناشی از این اند که رهرو غمزده در تمام طول راه از دیدن یک چیز غافل بوده است.
·        اگر او وسعت نظر می داشت و دوره های تاریخی را دقیقا و بی طرفانه با هم مقایسه می کرد، اگر به طبیعت انسانی نفوذ می کرد و درمی یافت که خرد و حقیقت از چه قرار است، آنگاه نه در باره پیشرفت تاریخی تردیدی به خود راه می داد و نه در باره حقیقت طبیعت انسانی.»
·        (هردر، کتاب پانزدهم، ص 4)
7

·        قانون نهفته در نظام طبیعت که بنا بر آن، توسعه و تکامل  بشریت صورت می گیرد (هردر، کتاب پانزدهم، ص 5)، بنظر هردر عبارت است از روند تضادمند پیشرفت بشریت از هرج و مرج به سیستم جهانی هماهنگ و به انسانیت.
·        (هردر، کتاب پانزدهم، ص 2)
8

·        هردر می نویسد:
·        «هر کردوکار نیکی که در تاریخ صورت گرفته، به نفع انسانیت بوده است.

9

·        هر کردوکار خردستیز، مغایر با اخلاق و نفرت انگیز که انجام یافته، همواره بر ضد انسانیت انجام یافته است.

10

·        بشریت همواره در تلاش برای کسب حقوق و استفاده از آن برای تشکیل انسانیت بوده، انسانیتی که می شناسد.

11
·        انسانها هرگاه که راه گم کرده اند و در نیمه راه سنت به میراث برده درجا زده اند، از عواقب گمراهی خود رنج برده اند و به سزای گناهان خود رسیده اند.

12

·        خدا بدلیل اشتباهات انسانها به سراغ شان آمده است و نه بدلیل اعجاز.
·        خدا امده است، تا انسانها از خطاهای خود بیاموزند و خود را اصلاح کنند.

13

·        انسان اگر توان یادگیری از خطاهای خویش و استفاده از عقل را نمی داشت، هرگز نمی توانست زنده بماند و ادامه حیات دهد.

14

·        به محض اینکه انسان، خرد را به کار گرفت، در به روی هزاران خطا نیز گشوده شد، اما در به روی آموختن از خطاها و کاربست بهتر خرد نیز باز گشت.

15

·        انسان وقوف به خطاهای خود را هرچه سریعتر فرا می گیرد، در راه اصلاح آنها هرچه مصمم تر عمل می کند، به همان اندازه بیشتر پیشرفت می کند، به همان اندازه بیشتر انسانیت او قوام می یابد.

16

·        انسان باید گنجینه آموزش خود را غنی تر سازد.

17
·        انسان باید بر آگاهی خود بیفزاید.

18

·         در غیر اینصورت، قرنها زیر بار خطاهای خود رنج خواهد برد، خطاهائی که تقصیر خود او بوده اند.»
·        (هردر، کتاب پانزدهم، ص 1)
ادامه دارد

۱ نظر:

  1. هردر بسیار جالب میگوید ومیفهماند که بشر درهمه حال درحال پیشروی برای جبران اشتباهاتشهست پشرفت تضادمند جامعه اسانی آنچه بروی خرابه های گذشته میسازد بهتر از کذشته ستواگر پیشرفتی در عقل وخرد ش نبود قرنها در زیر بار تشتباهاتش خمشده بود ومقصرهم خودش بود

    پاسخحذف