۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

سیری در شعر «باید دوباره از ریشه رویید» (1)

دست تو زخمی دست من پینه
تو داس خشمی من پتک کینه
 
بازو به بازو در وقت پیکار
با خشم و کینه با پرچم کار
 
باید دوباره کارگر شد
باید دوباره برزگر شد
 
باید درو کرد باید که کوبید
باید دوباره از ریشه رویید از ریشه رویید
 
داس تو تیزو پتک من محکم
نیرو بگیریم از بازوی هم
 
این مزرعه محتاج بذر است
این کارخانه محتاج کار است
 
باید درو کرد باید که کوبید
باید دوباره از ریشه رویید از ریشه رویید
 
نان من از تو نان تو از من
جان من از تو جان تو از من
 
فریاد با هم پرواز با هم
آزادگی را آغاز باهم
پایان


·        این شعر پس از  پیروزی ارتجاع فوندامنتالیستی در ایران که همشیره فاشیسم است، خوانده شد.
·        بعضی از رهبران چپ به ماهیت فوندامنتالیستی آن و به خیلی چیزهای دیگر پی نبردند و در نوشته های خود حتی اشاره مثبت بدان کردند.  

·        اگر کل این شعر تحلیل شود، از محتوای ارتجاعی و فوندامنتالیستی آن پرده برمی افتد. 

·        آنگاه آشکار می گردد که هدف نه تأیید نقش تاریخی پرولتاریا به مثابه گورکن نظام سرمایه داری، بلکه خاک پاشیدن بر چشم توده ها ست.

·        هدف این شعر، انکار رسالت تاریخی طبقه ای است که با خودرهانی آن، رهایش بشریت پیوند ارگانیک خورده است.
·        در مصراع «باید دوباره از ریشه رویید» ماهیت فوندامنتالیستی این شعر، بوضوح آشکار می گردد.
·        فرق هم حتی نمی کند، اگر احیانا و بفرض محال، سراینده آن به محتوای اثر خود واقف نباشد. 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر