۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

سیری در شعری از آشنا ملک (10)



حتی بال هم
بدون حال
وبالی بیش نیست!

سرچشمه:
صفحه فیسبوک

·      این شعر آشنا، شعر فوق العاده زیبائی است.

·      این شعر کوتاه، از فلسفه لبریز است:
·      دیالک تیک بال و حال دیالک تیک موتور و بنزین را به خاطر خواننده خطور می دهد که بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و انرژی است.

·      ماده یعنی هر آنچه که بطور عینی و رئال وجود دارد، یعنی واقعیت عینی، بدون انرژی قادر به حرکت و جنبش نیست، به همان سان که موتور بدون بنزین قادر به کار نیست!

·      اکنون این سؤال پیش می آید که ماده ی هماره در حرکت و جنبش، انرژی لازمه را چگونه به دست می آورد؟

·      پاسخ به این پرسش را پدران دیالک تیک ماتریالیستی داده اند:
·      ماده ـ از ذره تا کهکشان ـ  تضادمند است!
·      ماده مظهر وحدت اضداد است!
·      به عبارت دیگر، جولانگاه دیالک تیک اقطاب متضاد است!

·      انرژی لازم برای خودجنبی ماده از «ستیز» بی امان اضداد درونی آن تأمین می شود!

·      بال ـ بدون حال ـ همانقدر می تواند فونکسیون خود را ایفا کند، که موتور بدون بنزین و ماده بدون «ستیز» بی امان اضداد همبای درونی اش!

·      معنی ژرف این شعر مختصر اکنون برملا می گردد!

·      خرد (فلسفه)  هیولای بی پروای پرده در است و معانی پنهان در ورای گفته ها را برملا می سازد!
عمر آشنای دیرآشنا دراز باد!
پایان

۳ نظر:

  1. با سلام

    ۳ قطب و ۲ رابطه

    رابطهٔ دیالکتیکی اول به خوب کشف شده و توضیح داده شده ولی‌ دوستان چراغ در حقٔ شاعر کوتاهی می‌کنید

    دیالکتیک در بر گیرنده رابطهٔ اول که شاید اصلا رابطهٔ اولی‌ در آن گنجانده شده باشد چیست؟

    رابطهٔ اولی‌ که شما گفتید در اصل درون این رابطه است ولی‌ با تردستی فقط خودش را نشان میدهد.

    رابطهٔ "وبال" و...؟ و چه؟ خوب اینرا باید پیدا کرد و لازم نیست که شاعر آنرا در میان جملاتش

    بگنجاند چون زیبایی‌ شاعر خراب میشود قطب مخالف وبال را باید پیدا کرد این در فونکسیون بال نهفته است پرواز و حرکت.

    بدینگونه دیالکتیک‌های عقل داشتن و استفاده کردن و خرسند شدن با استفاده نکردن و نشستن و افسرده شدن توضیح داده میشود.


    احسنت.

    پاسخحذف
  2. منظور از زیبایی‌ شاعر زیبایی‌ شعر بود با پوزش

    پاسخحذف
  3. خیلی ممنون
    حق اصولا و اساسا با شما ست:
    این شعر می توانست وسیعتر مورد بررسی قرار گیرد.
    این فقط کامنتی شتابزده بر این شعر بود.
    ضمنا اندرز پدر شما هم در مد نظر بوده است.
    ما اگر بخت یار شد در هماندیشی با مجید به این شعر برمی گردیم.
    زنده و سرافراز باشید

    پاسخحذف