۱۳۹۰ بهمن ۱۲, چهارشنبه

کمونیست ها امروز (16)

طرح از طراح ارجمند مجله هفته
پروفسور هانس هاینتس هولتس
(حزب و جهان بینی آن)
برگردان یدالله سلطانپور

تئوری فقط بازتولید و تفسیر صرف وضع موجود نیست.
تئوری طرحریزی برنامه عمل متناسب با مدل های سیستماتیک واقعیت و متناسب با دورنماهای آماجگرا ست، که بر شالوده امکانی استوار می شوند، که در مدل ها بمثابه عوامل واقعی، یعنی بمثابه عوامل ذاتی واقعیت قابل بازخوانی اند.
جنبش کارگری، تنها زمانی می تواند به آماج خود، یعنی برچیدن بساط جامعه طبقاتی بطور کلی، جامه عمل بپوشاند، که این آماج را بکمک علم دیالک تیکی تعیین کند و راه نیل بدان را بشناسد.
از این رو ست که دست یابی به شناخت درست، برای سازمان پرولتری، به وظیفه مهم حیاتی بدل می شود.

فصل سوم
خصلت حزب لنینیستی

مقدمه

• لنین در اثر خود تحت عنوان «چه باید کرد؟» وحدت سمتگیری مبتنی بر جهان بینی علمی و استراتژی سیاسی را بمثابه فرم اساسی و اصل سازمانی حزب کمونیست، مورد بررسی قرار داده است.
• «چه باید کرد؟» اثری راهنما برای تئوری حزب محسوب می شود.

• نظرات لنین، امروز ـ حدود صد سال بعد ـ همچنان و هنوز از اعتبار و فعلیت بی چون و چرا برخوردار است.
• دلیلش این است که لنین فقط به بررسی مسائل محتوائی و سازمانی حزبی متشکل از واحدهای محلی نمی پردازد، که وابستگان آن حول هسته کوچکی گرد آمده باشند و در زمینه کارهای جزئی محلی به همکاری های هرازگاهی با ابتکارات کوتاه مدت و آماجگذاری های سندیکائی صرف و بدون دورنمای سیاسی فراتر رونده قناعت کنند.

• چنین فعالیت هائی ـ ناچار ـ به رفرمیسم منتهی می شوند، اگر همزمان با انجام وظایف زیر همراه نشوند:

1

• اگر در پرتو تحلیل تماماجتماعی، با تشکیل تئوری و کار آموزشی تکمیل نشوند!

2

• اگر تضاد اصلی جامعه سرمایه داری را در مد نظر قرار ندهند!

3

• اگر تضاد اصلی جامعه سرمایه داری را به سطح تاریخی عام مبارزه طبقاتی منتقل نکنند.

ادوارد برنشتاین (1850 ـ 1932)
تئوریسین و سیاستمدار آلمانی
مؤسس رویزیونیسم نظری در مارکسیسم
مؤلف مقالاتی تحت عنوان «مسائل سوسیالیسم» (1896 ـ 1898) و «پیش شرط های سوسیالیسم و و ظایف سوسیال ـ دموکراسی» (1899)
برنشتاین ماتریالیسم و دیالک تیک را متافیزیکی و غیرعلمی نامید و رد کرد.
وظیفه فلسفه سوسیال ـ دموکراسی باید غلبه بر ماتریالیسم دیالک تیکی باشد و کانتیانیسم را به جای آن بگذارد.
شعار : «کانت بر ضد چاپلوسی»
برنشتاین تئوری های زیرین مارکس را نیز رد کرد:
تئوری ارزش کار
تئوری اضافه ارزش
تز قطب بندی، ذلت و فروپاشی
انقلاب پرولتری
برنشتاین به جای انقلاب، رفرم را پیشنهاد کرد، به جای آماج، راه را مطلق کرد و دموکراسی را بمثابه وسیله و هدف همزمان قلمداد کرد.

• لنین در وهله اول، وضع حزب سوسیال ـ دموکرات روسیه را مورد بحث و بررسی قرار می دهد، ولی اثر او حاوی معنامندی معتبر برای کل جنبش انقلابی است.
• زیرا گرایشات رفرمیستی ئی که لنین در آن زمان مورد انتقاد قرار می دهد، قبل از همه، تحت تأثیر آثار ادوارد برنشتاین قرار دارند، به تضعیف عزم و رزم جنبش کارگری منجر می شوند و مبارزه زحمتکشان را به خط مشی تاکتیکی اصلاح طلبانه محض و سازش و بند و بست در درون سیستم مبدل می سازند.
• بدین طریق است که سوسیال ـ دموکراسی در اوپوزیسیون به حلقه تحکیم کننده ای در جامعه بورژوائی بدل می شود و در انطباق کامل با سیستم پارلمانی انگلیس، عنوان «اوپوزیسیون اعلیحضرت» و یا «اوپوزیسیون علیحضرت» به خود می گیرد.

به نظر ادوارد برنشتاین، باید از طرح تئوریکی مستدل صرفنظر کرد و منتظر آن بود که نظام اجتماعی جدید بطور خود به خودی تشکیل شود!

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر