۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

فرار بزدلانه از تاریخ (5)

دومه نیکو لوسوردو (متولد 1941)
پروفسور فلسفه در دانشگاه (اوربینو).
او در همکاری با (هاینتس هولتس) به انتشار

مجلهً (توپوس) ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ را بعهده دارد.
آثار او :
امانویل کانت ـ آزادی، حقوق و انقلاب (1987)
هگل و ارثیهً آلمانی، فلسفه و مسایل ملی انقلاب و ارتجاع (1981)
هگل و بیسمارک. انقلاب 48 و بحران فرهنگ آلمانی (1993)
همبود، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)
بازیابی توان تفکر و عمل سیاسی
رجعت به مارکس و شهادت طلبی مذهبی
دومه نیکو لوسوردو
برگردان شین میم شین
1999

شهادت طلبی مذهبی مضرات غیرقابل جبرانی دارد.
• مثالی بزنیم:
• حضرات باصطلاح کمونیست، محاصرهً اقتصادی عراق و کوبا را از سوی ایالات متحدهً امریکا بحق محکوم کرده و مترادف با «آدمکشی» قلمداد می کنند.
• از سوی دیگر اما ایالات متحدهً امریکا را سرزنش می کنند، که علیرغم سرکوب مخالفین رژیم در جمهوری خلق چین، روابط اقتصادی اش را با چین ادامه می دهد.

• از کشوری که به جرم «آدمکشی» محکوم می شود، به عنوان «پاسدار حقوق بشر در جهان»، درخواست می شود که در جمهوری خلق چین وارد عمل شود.
• کشوری که به خاطر در پیش گرفتن سیاست تحریم اقتصادی، علیه عراق و کوبا محکوم می شود، مورد سرزنش قرار می گیرد، که چرا با چین روابط بازرگانی اش را ادامه می دهد و دست به تحریم اقتصادی نمی زند.

• آیا منطقی در کار حضرات باصطلاح کمونیست می یابید؟
• نه!
• توقع منطقی بودن از یک مذهبی داشتن، خود غیرمنطقی است.

• فرد مذهبی در جهانی خیالی و مه آلود در گشت و گذار است.
• شب و روز در پی «شر» می گردد، تا با زدن دست رد بر سینهً آن ـ هرکجا و هر طور که باشد ـ اعلام وجود کند.
• فرد مذهبی نابینا ست، ماهیت اشیاء و رویدادها را نمی تواند از صراحت بگذراند، در سطح پدیده ها پس و پیش می رود و به کنه اشیاء راهی نمی یابد.

• برای چنین فردی تحریم اقتصادی خلق های عراق و کوبا بد است، عدم تحریم اقتصادی چین هم همینطور.

• آدم نباید علامهً دهر باشد، تا بفهمد که پشت جار و جنجال ضد چینی کنونی چه اهداف ژئوپولیتیکی نهفته است.

• حوادث میدان «تیه ن ـ آنمن» در حقیقت بهانه برای چیز دیگری است.

• واقعیت این است، که امپریالیسم امریکا نمی تواند تحمل کند، که چین ـ بزرگترین کشور آسیا ـ تن به اسارت امریکا ندهد و به عنوان «آخرین جبههً» تسخیر نشده، خار چشم باشد و رو به رشد رود.
• ولی برای یک وجدان مذهبی که هنری جز تظاهر به پاکدامنی و فخر بدان ندارد، تحلیل تاریخی و سیاسی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟
• او نمی فهمد، که در خواست تحریم اقتصادی چین از امپریالیسم امریکا، بطور غیر مستقیم به معنی بحق جلوه دادن محاصرهً اقتصادی عراق و کوبا ست.

• تسخیر این «جبههً آخر» از سوی ایالات متحدهً امریکا منجر به تجزیه و تکه تکه شدن جمهوری خلق چین خواهد شد (همانطور که در مورد یوگوسلاوی و اتحاد جماهیر شوروی دیدیم) و فاجعه ای برای مردم چین بدنبال خواهد داشت.

• شکست این کشور بزرگ آسیا، به تقویت امپریالیسم امریکا و قدرت سیاسی و نظامی آن و به تشدید استراتژی تحریم اقتصادی کشورهای زیادی مانند عراق و کوبا و برده کردن مجموعهً بشریت خواهد انجامید.

• ولی انتظار عقل سالم در بدن یک مذهبی عقب مانده، که ماسک و نقاب کمونیستی بر چهره دارد، انتظاری بیهوده است.

• ما موضعگیری حضرات باصطلاح کمونیست را با مواضع جناح مسیحی ـ یهودی مصلحت بین مقایسه کردیم و می خواهیم قدری دقیقتر در این باره صحبت کنیم.

• پناه بردن جناح مسیحی ـ یهودی مصلحت بین به خویشتن خویش، یک جنبهً مثبت در برداشت.
• فاصله گرفتن از انقلاب ملی قوم یهود نوعی تفکر ماورای طبیعی می طلبید.

• ولی پناه بردن حضرات باصطلاح کمونیست به خود، از آنجا که انقلاب و تحول تاریخی ناشی از آن، حامل شعارهای جهانگیر بوده است، به معنی عقبگرد و مسخ خویش خواهد بود.
• این جور حالات، طبیعی اند و کسی نباید از دست حضرات به خشم آید.
• چرا که هر شکست در تاریخ، آبستن حالات مذهبی گونه بوده است.
• ولی چسبیدن سرسختانه به این حالات و خود را کاشف حقیقت ناب پنداشتن تهوع آور است.

کمونیست هایی که نمی خواهند تا ابد در حالت خلسه و پریشانحالی صوفیانه بسر برند، باید بتوانند، توان تفکر و عمل سیاسی را دوباره در خود احیا کنند و راه بیفتند.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر